آرمان ذاکری: باید زیست حسینی داشته باشیم
آرمان ذاکری در دومین شب از سلسله نشستهای خانه اندیشمندان علوم انسانی به مناسبت ایام شهادت سیدالشهدا (علیه السلام) به ایراد سخنرانی پرداخت.
به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، آرمان ذاکری در ویژه برنامه محرم در خانه اندیشمندان علوم انسانی گفت: رشته تحصیلی من جامعه شناسی دینی است. بخشی از تحقیقات خود را در حوزه دین و عزاداری ها ارایه می کنم. برخی می گویند جامعه شناسی همنشین خوبی برای دین نیست اما مطالعات جامعه شناسی برای دین داران مفید است. در اینجا می خواهم درباره منافشه غلو صحبت کنم و اینکه مناقشه غلو چیست و چه اهمیتی دارد. این مناقشه غلو، به نزاعی در میان جریان های شیعی بین دو دسته مختلف برمی گردد. البته هر دو دسته خودشان را شیعه و وفادار به اهل بیت می دانند. اما اینها دو تفسیر مختلف از مفهوم ولایت و جایگاه ائمه و جایگاه و خلقت آنها دارند. هر دو جریان خود را تشییع تعریف کردند و دعوا بین شیعه و دشمنان نیست. گاهی این دعواها بزرگ شده است البته این دعواها در دوران ائمه هم شکل گرفته است.
دکتر ذاکری در ادامه گفت: منظور از غلو در دعوا این است که رد آن را در عزاداری ها بگیریم که در آن افراد با نسبت دادن صفات به ائمه و پیامبر معتقد هستند که گفتمان آنها شایسته است. برخی جریان ها در درون تشییع به ائمه و پیامبر خدا نسبت خدایی دادند. قدرتهایی را به ائمه نسبت می دادند که مخالفان آنها می گفتند که گفتن آنها برای ائمه جایز نیست. در مجموعه تحقیقات، «مدرسی طباطبایی» در فصلی مشخص درباره غلو اشاره شده است که غلو را نقد می کند. همچنین در مجموعه تحقیقات امیر معزی آمده است، افرادی را که متهم به غلو می کنند درست نبوده و آنها وفادار هستند. البته هر دو این بزرگواران در خارج از کشور آمریکا و فرانسه هستند و آثار آنها به زبان فارسی نیست و بعد ترجمه شده است.
وی ادامه داد: از حیث اجتماعی هم این بحث اهمیت دارد. در اینجا تاکید می شود وقتی جایگاه و قدرت نسبت داده شده ارتفاع می گیرد یکی از نتایج آن این است که عاملیت در جامعه ضعیف می شود. به جای تدبیر عقلانی مجموعه ای از مناسک می نشینند و تعادل به هم می خورد. به جای اینکه عقلانیت جامعه را هدایت کند نوعی انفعال در جامعه ایجاد می شود. در این جا ارجاع به خواب و رویا رونق می گیرد. ائمه همواره از عبارات غلو آمیز وجود داشته فاصله گرفتند.
وی تاکید کرد: در این میان برخی معتقد بودند که خداوند جهان را آفریده و سپس اختیارات کامل به ائمه داده است. ائمه در این باره موضع گرفتند که گفتند آنها دشمن خدا هستند و کذب گفتند. البته مناقشه در قرن چهارم خیلی بیشتر است.
وی افزود: کتب متعددی درباره این مسئله از حیث کلامی نوشته شده که کدام طیف درست و کدام طیف نادرست می گوید و سند روایات آنها مورد بحث قرار می گیرد. در اینجا به این بحث اشاره می کنم که چرا مناقشه در دوره ای اوج می گیرد و در دوره ای مناقشه نیست. در دوره ای که مناقشه جدی شد دوره قاجار است که رسول جعفریان به آن اشاره کرده است.
آرمان ذاکری بیان کرد: در میانه دوره قاجار ما شاهد این هستیم که متونی بین شیعیان متولد می شود که امروزه از ناحیه اصول شیعه از متون غلو آمیر یاد می شوند. الاسرار الشهادت جزو این دسته است.
در برخی متون و در نسبت دادن به ائمه طوری غلو می شود که برخی شیعیان به آن واکنش نشان دادند. از جمله چهره های شناخته شده علمی که واکنش نشان می دهد طبرسی نوری است. البته شاگردان او هم کتاب هایی نوشتند. هدف از این کتابها این بود که در عزاداری ها و در نقل قول ها از غلو در واقعه کربلا جلوگیری کنند. گاهی این مجوز را می دادند تا برای هدف جذب کردن مناسک امام حسین (ع) افراد را به گریه بیندازند. طبرسی همه این استدلال ها را رد می کند و می گوید این استدلال ها وجود ندارد. در این راستا سیدمحسن امین کتابی می نویسد که مورد مناقشه قرار می گیرد. ۷۰ سال در رد و یا تایید آن بحث شده است. کمتر مناقشه ای در تاریخ بوده است که انقدر درباره آن مرکب برای نوشتن صرف شده باشد.
آرمان ذاکری در ادامه گفت: چرا مناقشه در دوره قاجار اوج می گیرد. در دوره قاجار نشانه های زوال در نظم سنتی حاکم در جامعه آشکار می شود. نخستین زوال در جنگ ایران و روسیه ایجاد می شود. ایرانیان با قوای نظامی مدرن مواجه می شوند و به رغم رشادت های مهم و فتوای علما برای جهاد مردم تدابیر سنتی دیگر پاسخگو نیست. ایرانیان شکست می خورند و عهدنامه های سنگین امضا می شود و این مهم اثر منفی در ذهن ایرانیان برجای گذاشت. در ادامه انگلیس هرات را جدا می کند و در ادامه مهمترین کارکرد دولت که حفظ ممالک است از بین می رود ودر میانه دوره قاجار کشور با قحطی پیاپی و شروع بیماری مسری مواجه می شود. مورخین گزارش دادند که کشور درگیر قحطی و وبا و طاعون می شود. نیمی از جمعیت ایران از بین می روند. دولت شهر را ول می کند و وقتی شهر را ول می کند ناامنی افزایش می یابد. قحطی انقدر زیاد بود که ملت ها جنازه آدم ها را می خوردند و مردم بچه های خود را زنده میخوردند.
وی درباره ربط این موضوع با جریان غلو گفت: جامعه از دولت قطع امید می کند و چند جریان شکل می گیرد که یکی از آنها جریان اصلاحی است. اما جریان دیگر اوج می گیرد که پناه گرفتن در دین است. واقعیت عادی بهم میخورد و بر قدرت جایگاه مراجع دینی می افزاید و مردم به روضه ها و عزاداری ها پناه می برند. البته این پناه بردن در آن زمان منفعلانه بود و مانع می شد که عقل و خرد جمعی را به کار بیندازند تا به حل مسئله کمک کند. می بینیم در این دوره ها تاکید بر مظلومیت جایگزین تاکید بر عدالت می شود. بحث راجب اینکه چگونه با دوست داشتن اهل بیت رستگار شویم، جایگزین این می شود که چگونه رفتار کنیم تا رستگار شویم.
وی در پایان تاکید کرد: در یکی از بدترین دوره ها اباعبدالله منفعل نمی شود و تسلیم هم نمی شود و در متن میدان حاضر است. باید زیست حسینی داشته باشیم و فقط حب ائمه را داشته باشیم.