تصویرتصویرتصویر

نشست "فلسفه؛ بیرون و درون دانشگاه" برگزار می شود

نشست "فلسفه؛ بیرون و درون دانشگاه" روز سه شنبه ۲۴ بهمن در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

تصویر
به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "فلسفه؛ بیرون و درون دانشگاه" به همت انجمن حکمت و فلسفه ایران و با همکاری گروه فلسفه خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

محمود یوسف ثانی: جای این نوع پژوهش ها در مجامع مختلف خالی بوده است
محمود یوسف ثانی رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران، ابراز داشت: از اساتیدی که دعوت انجمن حکمت و فلسفه را پذیرفتند و هم چنین خانه اندیشمندان علوم انسانی تشکر می کنم. جای این نوع پژوهش ها در مجامع مختلف خالی بوده است. جا داشته است که فلسفه هم در مراکز علمی و وابسته حکومتی و مراکز آزاد با یکدیگر مقایسه شود.

محسن جوادی: جا دارد دانشگاه های بیشتری فلسفه اخلاق را پوشش دهند
محسن جوادی از اساتید دانشگاه، بیان داشت: قصد دارم روی جایگاه، منزلت و اعتبار فلسفه اخلاق در دانشگاه بحث کنم. فلسفه اخلاق یک مفهوم دو بر است و استفاده دوگانه ای از آن می شود. یک بخش آن، بحث های هنجاری است. وقتی می گوییم فلسفه اخلاق، یعنی تغییر یا اصلاحی در نگرش اخلاقی رخ دهد. در ایران در این مورد مطالعه جدی صورت نگرفته است ولی در غرب تحقیقاتی انجام گرفته است. آن چیزی که برای اخلاق تعیین کننده است فلسفه اخلاق نیست. ما تکلیف دین ورزی در اخلاق با فلسفه اخلاق را نتوانستیم حل کنیم. من نمی گویم که دین اندیشی مانع تفکر فلسفی است.
وی افزود: ما در کشور خودمان در بحث فلسفه اخلاق، توفیقات زیادی پیدا کردیم. الان در دانشگاه ما حدود صد مورد فارغ التحصیل فلسفه اخلاق داریم اما جا دارد دانشگاه های بیشتری فلسفه اخلاق را پوشش دهند.

مریم نصر اصفهانی: فلسفه با پرسش و آزادی پرسش سر و کار دارد
مریم نصر اصفهانی از فلسفه پژوهان، اظهار داشت: دانشجویان زن فلسفه انواع تبعیض ها و کنایه ها را می بینند و می شنوند و این به روحیه آنها ضربه می زند. فلسفه در ابعاد مختلفش یک دانش جنسیتی است و این بحث در دوران پست مدرن مطرح شده است. به گواهی تاریخ فلسفه، زنان قابل توجهی فیلسوف زن پیدا شده است که مطرح نشده اند آنها به خاطر این که در فلسفه جای بگیرند مجبور بودن که مردانه رفتار کنند و بیندیشند.
وی افزود: ما دانشجویان زن فلسفه خیلی خوبی داشته ایم ولی این ها به ندرت هیئت علمی دانشگاه شدند. آن ها عمدتا یا مهاجرت می کنند یا به ترجمه مشغول می شوند چون دانشگاه روی خوشی به آنان نشان نمی دهد. در بیرون از دانشگاه، اوضاع برای زنان بدتر است. فلسفه با پرسش و آزادی پرسش سر و کار دارد و دانشگاهی که باید پناهگاه آزادی پرسش باشد، الان محدودتر از بیرون شده است.

امیر صائمی: فلسفه دو هدف کلی دارد
امیر صائمی از فلسفه پژوهان، ابراز داشت: اگر به شیوه ساده انگارانه ای صحبت کنیم، باید گفت که فلسفه دو هدف کلی دارد. یکی، هدف شناخت یا آگاهی و دومی، هدف رهایی. این دو هدف، کم و بیش با بیرون و درون دانشگاه گره خورده است. دانشگاه ها بیشتر به هدف اول می رسند و خارج از دانشگاه، به هدف دوم. راجع به هدف اول(آگاهی)، از آکادمی افلاطون بیشتر می توان این هدف را شناخت که در آن عموما مردان طبقه بالا شرکت می کردند. برتراند راسل می گوید که ما در یک سری تعصبات خودمان اسیر شدیم، تعصباتی که اصحاب قدرت در ذهن ما درست کردند. هدف فلسفه این است که ما را از شر این اصحاب قدرت رهایی بخشد. رهایی، لازمه اش مبارزه با بعضی ساختارها است.
وی افزود: نمونه های خوبی در ایران هم وجود دارد، از جمله محمود مروارید که یکی از بهترین فیلسوفان ایران است، مقاله ای کار کرده که نمونه یک کار خوب به شمار می رود که به هدف شناخت انجام شده است. نمونه بعدی، مصطفی ملکیان است که فلسفه را در جهت رهایی به کار گرفته است.

حسین معصومی همدانی: تاریخ علم و تاریخ فلسفه، دو هویت اجتماعی هستند
حسین معصومی همدانی از اساتید دانشگاه، بیان داشت: من رشته ام تاریخ است و با یک دیدگاه تاریخی موارد را بیان می کنم. وقتی در مورد فلسفه دانشگاهی صحبت می کنیم، منظورمان یک نوع تحقیق سیتماتیک در فضاهای فلسفی بوده است. فلسفه، جنگ های داخلی در آن شدید است که در علوم دیگر کمتر چنین وضعیتی را می بینیم. تاریخ علم و تاریخ فلسفه، دو هویت اجتماعی هستند و مثل هر موجود تاریخی و اجتماعی دیگر، تعریف ندارند. البته این به این معنی نیست که از فلسفه تعاریفی داده نشده است. بیشتر تعاریف فلسفه بیان کننده نوعی برنامه هستند.
وی افزود: الان دو شخصیت سقراط و ارسطو را بررسی می کنیم. سقراطی که می شناسیم آدمی است که استاد ندارد و آموزه هایش را بیرون از هر نوع نهاد آموزشی به دست آورده است. ارسطو نیم قرن بعد از سقراط فعالیت می کرده است. تصویری که ارسطو به ما می دهد به کلی با تصویر سقراط متفاوت است. ارسطو مدرسه ای دایر کرده و تا مدتها بعد از خودش هم دایر بوده است. ارسطو در بسیاری از مسائلی که بحث می کند، نظرات قاطعی دارد. مخاطبین ارسطو برخلاف سقراط مردم عادی نیستند بلکه شاگردان او در مدرسه هستند. ارسطو فلسفه را به عنوان مجموعه ای از نظام ها و دیسپلین ها می داند و پایه اش بر تفکر محض نیست بلکه بر آموختن و آموزش دادن است.

محمد فنایی اشکوری: تفکر فلسفی، تفکر عقلی روشمند و نظام مند است
محمد فنایی اشکوری از فلسفه پژوهان، ابراز داشت: زیست عقلانی دو معنا دارد. در معنای اول، مطرح می شود که فیلسوف چگونه زندگی می کند؟ و در معنای دوم، مطرح می شود که فلسفه در چه حوزه هایی از حیات انسان تاثیر دارد؟
وی افزود: هسته مرکزی فلسفه، متافیزیک بوده است. تفکر فلسفی به نوعی فرایند اشاره دارد. آن چه که برای دانشگاه و انسان ضروری است، تفکر فلسفی است. پرسش های فلسفی حول محور چیستی، هستی و چرایی موضوع است. انسان زمانی شکوفا می شود که عقل او شکوفا شود. مستقیم ترین محصول عقل، فلسفه است. فلسفه برای حیات انسان اجتناب ناپذیر است. فلسفه، مبنای اخلاقی زیستن است. ما در دانشگاه هم به آموختن فلسفه نیاز داریم و هم همه ی دانشگاهیان باید به شکلی درگیر فلسفه باشند. پرسش های فلسفی پرسش های یک قشر خاص نیست، پرسش های انسان هستند.

امیر مازیار: فیلسوف خوب نمی تواند فقط فیلسوف دانشگاهی باشد
امیر مازیار از اساتید دانشگاه، اظهار داشت: فلسفه دانشگاهی و فلسفه عمومی دو نوع فلسفه ورزی هستند و با هم فرق می کنند. فیلسوف خوب نمی تواند فیلسوف دانشگاهی باشد. یکی از معضلات امروز جامعه ما این است که دانشگاهیان را جدی نمی گیرند که در عرصه عمومی فلسفه ورزی کنند.
وی افزود: فلسفه دانشگاهی، آموزش محور است و مهارت اندیشیدن را در حوزه ای خاص به ما یاد می دهد. فلسفه بیرون دانشگاه کارش آموزش فلسفه نیست. فلسفه درون دانشگاه متن محور است و فلسفه بیرونی، فلسفه پرسش محور است. فلسفه دانشگاهی گذشته گرا است و فلسفه بیرونی مسئله اش حال و آینده است. فلسفه دانشگاهی با افکار تثبیت شده کار دارد اما فلسفه بیرونی، خلاق است. فلسفه دانشگاهی غیر سیاسی است ولی فلسفه بیرونی، سیاسی تر است. فیلسوف عمومی، کارش خطابه است.

میثم سفیدخوش: فلسفه یک سوژه زنده است و در هیچ حصاری نمی گنجد
میثم سفیدخوش از اساتید دانشگاه، بیان داشت: تاسیس دانشگاه، محصول یک تروما است. از همان آغاز، بین فلسفه و شهر یک رابطه تروماتیک برقرار شده است. ما نباید دیوار میان دانشگاه و فضای عمومی شهر را خیلی جدی بگیریم. تاریخی که در فلسفه و دانشگاه شکل گرفته، دال مرکزی اش، شهر است. فلسفه بدون شهر شکل نمی گرفت. فلسفه یک سوژه است و شخصیت دارد و این سوژگی باعث می شود که یک جا بند نشود.
وی افزود: فلسفه هم درون دانشگاه و هم بیرون آن، مشکلاتی برایش ایجاد شده است. در هر دو حوزه، فلسفه با موقعیت های تراژیک مواجه شده است. فلسفه یک سوژه زنده است و در هیچ حصاری نمی گنجد.

حسین شیخ رضایی: در فلسفه برای عموم، از قالبی استفاده می شود که عوام فهم باشد
حسین شیخ رضایی از فلسفه پژوهان، ابراز داشت: فیلسوفان بیرون از دانشگاه می گویند که فلسفه دانشگاهی دو مشکل دارد. یکی آن که با زبان فنی غیر قابل فهمی بیان می شود و دوم، آن چه دانشگاهیان فیلسوف درباره اش صحبت می کنند، ربطی به مسائل زندگی ندارد.
وی افزود: فلسفه کاربردی با همان زبان تخصصی و همان فرایند حرفه ای شدن راجع به امور کاربردی صحبت می کند. در فلسفه برای عموم، فیلسوف می گوید اگر تو مسئله ای داری، من می توانم به تو کمک کنم. می خواهد از قالبی استفاده کند که عوام فهم باشد. تیموتی ویلیامسون یادداشتی تحت عنوان فلسفه عامه پسند و فلسفه پوپولیست. او مخالفت می کند و این معنی دار است. نگرانی ویلیامسون این است که دست بالا را دیگر در دانشگاه نداشته باشد.

اخبار

اخبار صفحه نخست

تاریخ نگارش: ۱۴۰۲/۱۱/۲۵

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت و محتوای آن متعلق به خانه اندیشمندان علوم انسانی است.