نشست سوم "چراغی دیگر"؛ سومین نشست از سلسله نشست‌های خانه اندیشمندان علوم انسانی به مناسبت ایام شهادت سیدالشهدا (ع) در سال ۱۴۰۳ برگزار شد

نشست سوم "چراغی دیگر"؛ سومین نشست از سلسله نشست‌های خانه اندیشمندان علوم انسانی به مناسبت ایام شهادت سیدالشهدا (ع) در سال ۱۴۰۳، روز یکشنبه ۲۴ تیر در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست سوم "چراغی دیگر"؛ سومین نشست از سلسله نشست‌های خانه اندیشمندان علوم انسانی به مناسبت ایام شهادت سیدالشهدا (ع) در سال ۱۴۰۳، روز یکشنبه ۲۴ تیر در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. این نشست با سخنرانی مهدی سیمایی و محمود گلزاری و هم چنین با شعرخوانی حمزه محودی و کبری حسینی بلخی و مرثیه خوانی رضا سلسبیل برگزار شد. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

مهدی سیمایی از پژوهشگران دینی ابراز داشت: یک حکومت مشروع می تواند تصمیمات ناروا بگیرد البته این تصمیم غلط باعث نمی شود که حکومت مشروعیت و وصف عادلانه اش را از دست بدهد. در دنیا هم همین طور است که رهبران را به خاطر تصمیمات حاکمیتی محاکمه نمی کنند. اما ما شیعیان این اعتقاد را داریم که یک فرمان ناعادلانه، از سوی هر کسی که صادر شده باشد، ناعادلانه است. شیعه هیچ گاه اشعری نبوده است. سوالی که مطرح می شود این است وقتی با حکومتی مواجه می شویم که فرمان ناعادلانه می دهد، تکلیف دینی و اخلاقی ما چیست؟ اگر فرمان دادند و عادلانه نبود، من باید نافرمانی کنم یا حق دارم که نافرمانی کنم؟

وی افزود: گفته اند که همه نافرمانی ها باید به هدف اصلاح باشد. هر نافرمانی موجه نیست و نباید نظم را از بین ببرد. قیدهای دیگری هم گذاشته اند، از جمله این که این نافرمانی باید مثمرثمر باشد یا نه؟ مردم با آن همراه هستند یا نه؟ این مفهوم نافرمانی و تعهد به اطاعت سیاسی را در اسلام به سبک دیگری شاهد هستیم. بعد از پیامبر(ص) رویه ها عوض شده است. درگذشت بنیانگذارها حتما نقطه عطف بوده است. حضرت زهرا(س) اولین کسی است که بعد از زمان پیامبر نافرمانی کرده است. مسجد در زمان حضرت زهرا فقط محل عبادت نبوده است که او در آن زمان رفته و آن خطبه را در مسجد خوانده است. در تاریخ اسم ها رهزن هستند و اسم خطبه، خطبه فدکیه شده است ولی او آمده به یک رویه اعتراض کند و در ادامه، وصیت حضرت زهرا هم مبنی بر دفن شبانه، ادامه نافرمانی است. البته او به دنبال نافرمانی غیر مدنی هم بود. نافرمانی غیر مدنی برای معقول بودن، علاوه بر هزینه باید نتیجه هم داشته باشد. حضرت زهرا در نافرمانی الگوی روشن ما است.

او ادامه داد: در دوره حضرت علی(ع) وقتی طلحه و زبیر بیعت نمی کنند، او مانع خروج آن ها نمی شود علی رغم این که می داند قرار است فتنه ای رخ دهد. بعد از حضرت امیر، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با معاویه بیعت نمی کنند. از اولین حرکت امام حسین تا آخرین حرکت، یک گوهر مشترک است و آن این است که او بیعت نکرد و این نشانه نافرمانی بود. در مقابل امام حسین، دستگاه خلافت را داریم که می خواهد خود را ظل الله بداند و میان دین و حکومت این همانی ایجاد کند اما امام حسین(ع) می خواهد بگوید که کارهای آن حکومت دینی نیست. امام حسین کلمه فاجر را به کار می برد که ثابت کند ظلم بزرگ ترین گناه است. حاکم جائر حاکم ظالم و نامشروع است. قیام عاشورا یک پیام فرا تاریخی دارد. عنصری که در همه حرکت هایی پیامشان فرا زمانی است وجود دارد، عدالت است.

در ادامه محمود گلزاری از استادان دانشگاه، اظهار داشت: عنوان سخنرانی من، حکمرانی عزت آفرین است. امام حسین(ع) در وصیتی که به برادرش محمد حنفیه می کند، می گوید من هر حرکتی را که شروع کردم( به عنوان کنشگر سیاسی یا اجتماعی) با چند انگیزه منفی وارد نشده ام. من برای جاه طلبی، مطرح کردن خود، دستیابی به ثروت زیاد و خوش گذرانی ها، کینه جویی، رانت خواری و ویژه خواری و فسادهای اداری و مالی وارد نشدم. او می گوید من برای انجام اصلاحات آمدم. ارزش ها واژگون شده بود، معروف ها و منکرها جای شان عوض شده بود و من آمده ام این ها را بازگردانم. امام حسین می گوید من می خواهم الگوی عملی دو دوره زمانی( دوره پیامبر و حضرت علی) را بازگردانم و می خواهم سنت حکمروایی فراموش شده را احیا کنم.

وی افزود: امام حسین(ع) بر مبارزه با ذلت پذیری و به زبونی کشیدن انسان ها دست می گذارد. حکومت های جائر کارشان این است که انسان ها را به ذلت بکشانند. اگر مصلحی قصد اصلاح داشته باشد، اولین نکته بررسی وضع موجود است. کسی که برنامه واقعی دارد باید بگوید من با برنامه هایی که دارم، می خواهم با اسبابی که مردم را به ذلت کشانده مبارزه کنم. امام سجاد(ع) خطاب به یزید می گوید تو آبرویت در تاریخ رفت و نام ما با عزت در تاریخ ماندگار می شود. عاشورا صحنه مبارزه فضیلت ها و رذیلت ها است. اما سال ۶۰ هجری قمری وضعیت نظام اسلامی چگونه بوده است که امام حسین گفته ذلت زیاد شده است؟ تبعیض ها و نامهربانی ها زیاد شده بود. کرامت انسان را از بین برده بودند.

او ادامه داد: پیامبر(ص) سیستمش قراردادهای با رضایت و اعتماد بود. در زمان او هیچ کس بر دیگری برتری نداشت. بعد از پیامبر، ابوبکر بخش نظامی را به قریش داد. در زمان عمر، دو امپراطوری روم و ایران فروپاشید و ثروت زیادی به عرب ها رسید، جهان گشایی هایی انجام گرفت که مورد تایید و اعتماد بسیاری نیست و این جا طبقه اشراف دوباره قدرت پیدا کرد. بعد از عمر، دوره ویرانگری است و دوره عثمان دوره تاریک صدر اسلام است. عثمان اصلا حاضر نبوده است که انتقاد بپذیرد اما عمر و ابوبکر این طور نبودند و همچنان بر همان روش ساده زیستی مانده بودند. در زمان عثمان، خویشاوندی و رانت خواری زیاد شد و شورش های اجتماعی زیاد شد. در دوره علی(ع) سه جنگ داخلی به او تحمیل کردند و از آن طرف هم معاویه قدرتمند شده بود و در ادامه با یک برنامه ریزی علی را شهید کردند. بعد از این معاویه می آید و برنامه های سلطنت را از ایران و برنامه استفاده از دین را از رومی ها می گیرد.

گلزاری افزود: عزیز یعنی با صلابت و نفوذناپذیر، یعنی کسی که ارزش های والایی دارد و از ارزش هایش دست نمی کشد. معتقدم اگر کسی می خواهد در حکومتی مسئولیتی بگیرد باید با عوامل ذلت بار جامعه مبارزه کند و باید کارهایی مانند فقرزدایی، شفاف سازی در برنامه های دولت و جلوگیری از دروغ و جعل مدارک، توجه به وحدت ملی، توجه به اقشار و سرزمین های دور افتاده، مبارزه با ثروت اندوزی، تنبیه شدید مدیران و کارگزاران خائن، افزایش امنیت اجتماعی، تقویت نیروی نظامی، توجه به اصالت های دینی، تاکید بر عقلانیت، تعامل خردمندانه و عزتمندانه با همسایگان را سرلوحه امور قرار دهد. هم چنین خود مسئولان حکومتی آن چه که می گویند باید به دنبال آن راه بیفتند.

اخبار

اخبار صفحه نخست

تاریخ نگارش: ۱۴۰۳/۰۴/۲۵

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت و محتوای آن متعلق به خانه اندیشمندان علوم انسانی است.