همایش "گفتمان صلح و دولت آینده در ایران(روز دوم)" برگزار شد
همایش "گفتمان صلح و دولت آینده در ایران(روز دوم)" چهارشنبه ۳ مرداد در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، همایش "گفتمان صلح و دولت آینده در ایران(روز دوم)" به همت انجمن علمی مطالعات صلح ایران و خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز چهارشنبه 3 مرداد ۱۴۰۳ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. بهاره سازمند مدیریت این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.
کیومرث اشتریان استاد دانشگاه تهران، ابراز داشت: عنوان سخنرانی من، بایسته های سیاستگذاری گفتمان صلح در ایران است. وقتی می گوییم سیاستگذاری، بعضا این به ذهن می آید که انگار می خواهیم قانون بنویسیم اما سیاستگذاری مورد بحث، گفتمان است و ویژگی های خاص خود را دارد. درباره سیاستگذاری صلح در ایران باید به چند مورد توجه کنیم. یکی، افکار عمومی است که سیاستگذاری صلح مبتنی بر آن است و این افکار عمومی است که فضای جنگ یا صلح را ترویج می کند. در طراحی سیاست صلح باید توجه داشته باشیم که جوامع شناختی سامان داده شود. مورد بعدی، علم و دانش است. دانش هایی که در محیط آکادمی به دست می آوریم، اغلبشان ریسک تبدیل شدن به خرافه و شبه دانش را دارند. یکی از دانش هایی که در حوزه صلح، امکان تبدیل شدنش به خرافه هست، فلسفه تاریخ است که ممکن است با نام دانش آخرالزمانی شناخته شود. در حدود ۲۰ سال گذشته شاهد اوج گیری تفکر آخرالزمانی در ایران هستیم. این تفکر رسانه های ما را تسخیر کرد و در سیاست، تبدیل دانش سیاسی به خرافات را دنبال می کند و ویژگی های دیگری مانند انطباق های عجولانه و پیش دستانه با جنگ های آخرالزمانی و علاقه به پیش بینی های نوستراداموسی دارد. اگر قرار است سیاستگذاری صلح صورت بگیرد، از راه روش گفتمانی باید انجام شود.
در ادامه علی اصغر قاسمی استاد دانشگاه خوارزمی، اظهار داشت: عنوان سخنرانی من، گفتمان صلح و مصالحه در گذار به دموکراسی است. سخنرانی من مبتنی بر چهار سوال است. سوال اول این است که مطالبات واقعی مردم چیست و آیا می شود ذیل مفاهیمی صورت بندی کرد؟ سوال دوم این است در مطالباتی که گفته خواهد شد، جایگاه دموکراسی کجاست؟ و گذار به دموکراسی چه جایگاهی دارد؟ سوال سوم این است که در فرایند دموکراسی، صلح و مصالحه چه جایگاهی دارند؟ و سوال آخر، اگر دولت جدید بخواهد به مطالبات مردم پاسخ دهد، شیوه گذار به دموکراسی چگونه است؟
وی افزود: بر این باورم شاید بشود که مطالبات مردم را ذیل چهار مفهوم اساسی صورت بندی کرد. اولین مطالبه، بحث امنیت است و بخصوص بحث تمامیت ارضی کشور. دومین مطالبه، هدالت اجتماعی است. سومین مطالبه، حفظ استقلال سیاسی کشور و چهارمین مطالبه، آزادی است. این چهار مطالبه همیشه دنبال می شده است و الان هم عمده ترین مطالبات همین موارد است. همه این مفاهیم ذیل مفهوم توسعه یافتگی و پیشرفت قابل صورت بندی است. تجربه جهانی نشان می دهد که بهترین و کوتاه ترین مسیر برای توسعه، دموکراسی است(علی رغم همه مناقشات). از این مفهوم، به مفهوم گذار به دموکراسی می رسیم. در مورد گذار به دموکراسی ادبیات گسترده ای تولید شده است. یکی از نکاتی که قابل توجه است، در اکثر گذار به دموکراسی ها، صلح، آشتی و مصالحه به چشم می خورد. مصالحه و آشتی در قلب موج های گذار به دموکراسی بوده است. کودتا، خشونت و فروپاشی ممکن است که نظام غیر دموکراتیک را از بین ببرد اما تضمینی برای ایجاد نظام دموکراسی وجود ندارد. گذار موفق، پیش شرطش وحدت ملی است که خود شامل آشتی ملی و اجماع ملی می شود. برای این آشتی و اجماع ملی، معمولا نخبگانی که سردمدار دموکراسی هستند، بایستی ائتلافی با نخبگانی که میانه رو هستند ایجاد کنند.(اصطلاح ائتلاف کبوترها و بازها). نخبگان سیاسی در این فرایند باید بپذیرند که منازعات را از طریق گفت و گو حل کنند. چند محور وجود دارد که می تواند در مسئله گذار به دموکراسی در دولت آینده مورد توجه قرار گیرد. چهار مطالبه ای که گفته شد، در ذات خود مقداری با هم تعارض دارند ولی دولتی که می خواهد توسعه یافتگی را دنبال کند، باید این چهار مطالبه را به صورت متوازن پیگیری کند. برای بحث مصالحه، یکی از نکات مهم، جذب میانه روها است. جذب حداکثری از گروه های مخالف، خیلی می تواند در ایجاد آشتی ملی کمک کند. در بحث مصالح بین المللی هم، تا زمانی که مصالحه بین المللی را دنبال نکنیم، امکان توسعه یافتگی در داخل سخت خواهد شد. در بحث مردم و به طور خاص جامعه مدنی، توسعه یافتگی به دست نمی آید مگر این که جامعه مدنی تقویت شود. باید پذیرفت که در این فرایند چالش هایی وجود دارد اما تعهد دولت و نخبگان سیاسی که بپذیرند از راه گفتگوی سیاسی برای حل منازعات خارج نشوند، با اهمیت است. امیدوارم آینده ای درخشان متناسب با شأن و عظمت ملت ایران داشته باشیم.
در ادامه عبدالامیر نبوی عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، بیان داشت: عنوان سخنرانی من، ایران، بحران های منطقه ای و گفتمان صلح است. در سال های اخیر، بحران های منطقه بیشتر از قبل شده است. بعضی از این بحران ها، به طور مستقیم و بعضی غیر مستقیم تمامیت ارضی ایران را مورد تهدید قرار داده اند. عملکرد دولت های گوناگون نشان داده است که گاهی ابتکاری وجود ندارد یا مداوم نیست. در دولت فعلی هم جایگاه منطقه ای ایران آسیب دید. این مسیر پیموده شده، ظاهرا قابل تداوم و استمرار نیست و کشور باید یک فرایند اصلاح شده را طی کند. شاید به زودی شرایطی پیش بیاید که دیگر نتوانیم مدیریت کنیم. سرعت رشد اقتصادی و فناوری در کشورهای منطقه باعث شده است که احیای جایگاه ایران دشوارتر شود. اما چکار باید بکنیم که تصویر ایران اصلاح شود؟ باید به یک پرسش برگردیم و آن این است که مشکل از کجا شروع شد؟
وی افزود: بدون تعارف امروزه بقای ایران به مسئله صلح گره خورده است. صلح به معنای دوری از ظواهر خشونت و ناآرامی. چند نکته وجود دارد. هر گونه صلح در بیرون، نیازمند صلح در درون است. موضوعات و بحران های منطقه ای، بعضی سبقه سیاسی و بعضی سبقه امنیتی دارند. ما ساده ترین اختلافات منطقه ایرا تبدیل به بحران های امنیتی می کنیم و این در روابط خارجی بن بست ایجاد می کند. ایران وارد فرایند بازی در هر زمینه ای شده است و به نوعی به سرخط خبرها بودن اعتیاد پیدا کرده است. سیاستگذاران ما بهتر است عادت کنند که از رو بخوانند به جای این که در مقابل میکروفون هرچه به ذهنشان بیاید، بگویند.
در ادامه حسین علایی فرمانده اسبق نیروی دریایی سپاه، اظهار داشت: عنوان سخنرانی من، گفتمان صلح و نیروهای مسلح در ایران است. همه مردم و همه کشورها دنبال صلح هستند ولی اتفاقا چون زیادی به دنبال صلح هستند، جنگ به پا می کنند. نیروهای مسلح برای صلح تشکیل می شوند و نیروی مسلحی موفقی است که جنگ ایجاد نکند. اصولا نیروهای مسلح با دو هدف تشکیل می شوند. یکی، مقابله با تهدید و دیگری، بازدارندگی. اما جنگ چطور اتفاق می افتد؟ زمانی اتفاق می افتد که طرف مقابل حس کند که در برابرش نیروی مسلح قوی وجود نداردو یا احساس کند دولت قوی در مقابلش وجود ندارد. دولت قوی پشتوانه قوی مردمی دارد. مسئله اصلی این است که نیروهای مسلح تشکیل می شوند که گفتمان صلح به وجود بیاید. زمانی که این نیروها از ماموریت خود خارج شده یا زیادی بزرگ شوند، ممکن است از صلح به سوی جنگ بروند. مسئله اصلی بشر، گفتمان صلح است و در اسلام هم همین طور است. دولت جدید هم گفتمانش هم در داخل و هم در خارج، صلح است. در داخل، عدالت و همگرایی را می خواهد دنبال کند و ایران را متعلق به همه ایرانیان می داند. گفتمان همگرایی یعنی صلح و در خارج هم گفتمان صلح، تعامل سازنده است. صلح همیشه خوب و لازم است اما هر کاری هم که بکنیم، خودمان 50 درصد قضیه هستیم و دیگران اگر نخواهند، نمی توانیم کاری کنیم.
در ادامه رخساره فضلی معاون سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، ابراز داشت: عنوان سخنرانی من، گفتمان صلح در سیاستگذاری های آموزش و پرورش است. باید پرسید که جایگاه آموزش و پرورش در گفتمان صلح کجاست؟ بدون آموزش و پرورش نمی شود راجع به صلح صحبت کرد. اگر بخواهیم وضع موجود را بر اساس یافته های پژوهشی تحلیل کنیم، اسناد گفتمانی آموزش و پرورش توجهی به مقوله صلح ندارد و در برخی از موارد بیشتر به جنگ و تعارض پرداخته شده است. آموزش صلح، روندی برای بالا بردن سطح دانش، مهارت، نگرش و ارزش های انسانی و اسلامی است. آموزش صلح باید در راستای کاهش خشونت و افزایش عدالت اجتماعی باشد که شامل احترام و حفظ کرامت انسانی و درک حقوق و مسئولیت فردی و اجتماعی می شود. گاندی معتقد است که پاداش صلح، صلح است. گفتمان صلح در سیاستگذاری های آموزش و پرورش، می تواند شامل مواردی مانند توجه به گفتمان صلح بر اساس آموزه های اسلامی در بازبینی اسناد گفتمانی آموزش و پرورش، بازبینی برنامه درسی، آموزش چند فرهنگی با توجه به تکثر و تنوع فرهنگی در ایران باشد. باید کمک کنیم تا فرهنگی ایجاد شود که کودکان جدی گرفته شوند.
در ادامه محمدکاظم سجادپور استاد دانشکده وزارت امور خارجه، اظهار داشت: عنوان سخنرانی من، گفتمان صلح و سیاست خارجی است. در این انتخاباتی که گذشت، سیاست خارجی یک بحث جدی بود. سیاست خارجی یک بحث پیچیده و چند لایه است. چند لایه است چون یک بحث سرزمینی، حاکمیتی و امنیتی است. سیاست خارجی روی سه پایه استوار است. مورد اول، پایه علمی است که درک کنیم دنیا به کجا می رود. مورد دوم، بحث سیاسی است که بستگی دارد قدرت چطور تعریف می شود و مورد سوم، رابطه سیاست خارجی و صلح چیست؟
وی افزود: سیاست خارجی تحققش از کانالی است به نام دیپلماسی. در تاریخ بشر همیشه نماینده دیپلماسی وجود داشته و کارایی آن ثابت شده است. دیپلماسی یعنی تلاش برای جلوگیری از جنگ و ایجاد صلح. ابزار رسیدن به صلح، دموکراسی است. بایسته تحلیلی یعنی باید تحلیلی از وضعیت جنگ و صلح داشته باشیم. اگر کشوری قدرت نداشته باشد، هر چقدر هم از صلح حرف بزند، مورد توجه نخواهد بود. هرگونه دو انگاری در بحث ارتباط با سیاست خارجی با صلح را باید کنار گذاشت. یک رابطه جدی بین سیاست خارجی و صلح است.
در ادامه محمد درویش از فعالان محیط زیست، ابراز داشت: عنوان سخنرانی من، گفتمان صلح و محیط زیست است. ما در سومین شهر نزاع خیز جهان، داریم از صلح زندگی می کنیم. در کشوری که پول هایش به سمت تأدیب آدم های بزهکار هدایت شود، به سوی توسعه پایدار حرکت نمی کند. کشوری که تعداد سربازانش بیش از معلمانش رشد پیدا می کند، به سمت صلح و توسعه پایدار حرکت نمی کند. ما به ریشه ها نمی پردازیم و محیط زیست یکی از ریشه هاست که ما از آن غفلت کردیم. این هجمه همیشه متوجه فعالان محیط زیست بوده است در سرزمینی که با مشکلات اقتصادی روبروست، شما فعالان محیط زیستی چه می گویید؟ هیچ وقت توجه نکردیم که الان وزارت بهداشت ما بیشترین بودجه را به خود اختصاص می دهد. اگر سازمان محیط زیست می توانست آب، خاک و هوای پاک را برای ایرانیان به ارمغان آورد، از گسترش بسیاری از بیماری ها جلوگیری می شد. الان ایران ما به جایی رسیده است که موفق ترین بیزینس ها در حوزه درمان شکل می گیرد. ما به عنوان مثال نیامده ایم که مسیرهای جذابی برای استفاده از پیاده راه و دوچرخه سواری درست کنیم. هر جا حال محیط زیست خوب بوده است، حال مردم آن منطقه هم خوب بوده است و صلح، مدارا و مودت ارتقاء پیدا کرده است.
در ادامه محمد منصورنژاد دین پژوه و استاد دانشگاه، بیان داشت: عنوان سخنرانی من، حوزه های علمیه و گفتمان صلح در ایران است. حوزه های علمیه زیادی سیاست زده شده و بودجه بگیر دولت شده اند. استاد مطهری معتقد بود که حوزه های علمیه شیعه برخلاف حوزه های علمیه اهل سنت، همیشه مستقل از دولت بودند.
وی افزود: اگر بخواهیم حوزه های علمیه قم و نجف را مقایسه کنیم، در حوزه نجف، شخصیت محوری آیت الله سیستانی است اما در قم الان حدود ۳۰ مرجع تقلید داریم که چه بخواهیم و چه نخواهیم، تعارض به وجود می آید. حوزه های علمیه باید کار فرهنگی بکنند و روی پای خود بایستند. دولتی شدن حوزه های علمیه جز خشونت چیزی تولید نمی کند و گفتمان صلح در حاشیه می ماند.
در ادامه محمدرضا ضیایی بیگدلی استاد دانشگاه علامه طباطبایی ابراز داشت: عنوان سخنرانی من، گفتمان صلح و نگاهی به چالش های حقوقی در ایران معاصر است. منظورم از چالش های حقوقی، حقوق داخلی و حقوق بین الملل است. در بحث چالش های حقوق داخلی، مهم ترین چالشی که با آن مواجه هستیم، بحث قانون اساسی جمهوری اسلامی است. ما امروزه نظام سیاسی مان نه ریاستی و نه پارلمانی و در عین حال، هم ریاستی و هم پارلمانی است. قبل از اصلاح قانون اساسی، بیشتر به سمت پارلمانی رفته بودیم. ما در این نظام در نهادی به نام ریاست جمهوری هستیم که در قانون اساسی بیش از ۴۰ اصل را به خودش اختصاص داده است. در این اصول عمدتا مسئولیت ها و تکالیفی است که بر دوش رئیس جمهور گذاشته شده است اما آن چنان از اختیارات خبری نیست. در قانون اساسی قید شده است که رئیس جمهور بعد از مقام رهبری، نفر دوم کشور است. هم چنین رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی و پاسداری از آن است اما به این اصل چندان توجه نشده است. فصل سوم قانون اساسی، مربوط به حقوق ملت است که مقررات این بخش هم چندان مورد عنایت قرار نگرفته است.
وی افزود: ما چالش های حقوق بین الملل مان فراتر از چالش های حقوق داخلی است. مسئله اول، بحث تحریم ها است. قانون راهبردی مجلس، یکی از چالش ها برای بازگشت به برجام است. مورد دیگر، بحث FATF است که ما جزء لیست سیاه آن هستیم و با دنیای خارج از نظر پولی و بانکی نمی توانیم ارتباطی داشته باشیم مگر از طریق غیر قانونی. مسئله دیگر، مسئله هسته ای است و امروز پرونده ایران در شورای حکام مطرح است و ممکن است پرونده ایران به شورای امنیت هم برود. ما توافقات ۲۵ ساله و ۲۰ ساله با چین و روسیه داریم و هنوز مفاد آن کاملا مشخص نیست.
در ادامه مهدی ذاکریان استاد دانشگاه آزاد اسلامی، اظهار داشت: عنوان سخنرانی من، گفتمان صلح و مسئله حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران است. ما یک فرهن بسیار غنی در جامعه ایرانی داریم که فرهنگ مدارا و فرهنگ صلح است. ملت ایران، تهاجم ها و جنگ ها را تجربه کرد اما به این نتیجه رسید آن چه ارزشمند است، صلح است. الان با نسلی روبرو هستیم که حقوق خودش را در گفتمان اعتراضی شروع کرده و ممکن است به خشونت منجر شود. ما در یک مرحله حساس تاریخی قرار گرفتیم. مردمی بودن به این است که شما اعاده حقوق مردم را انجام دهید. امیدوارم دولت جدید مسیری را انتخاب کند که به مدارا و صلح ختم شود.
در ادامه محمدامین رشادت از استادان دانشگاه اهل افغانستان، بیان داشت: عنوان سخنرانی من، مهاجران و گفتمان صلح اجتماعی است. بحث مهاجر و مهاجران در جمهوری اسلامی ایران، بحثی پیچیده و چند لایه است. یکی از قدیمی ترین واکنش های انسان به دشواری ها، جابجایی مکان زندگی است که به آن مهاجرت می گویند. مهاجرت نه تنها یک مشکل اجتماعی نیست بلکه می تواند بحران کمبود جمعیت و نیروی کار را پوشش دهد. پدیده مهاجرت مردم افغانستان به ایران در سال های اخیر به دلایل مختلف روند افزایشی داشته است. نوع روابط ایرانیان با همسایگان بیشتر بر پایه مدارا و صلح بوده است نه ستیز و معارشه. ایران از جمله سخاوتمندترین کشورهای دنیا در میزبانی پناهندگان به شمار فته است اما چالش هایی مانند تفاوت فرهنگی، تضاد منافع و رقابت اقتصادی میان مهاجرین و ساکنین کشور مهاجرپذیر وجود دارد. این رقابت گاهی واقعی و گاهی برساختی است. مهاجران افغانستانی نمی توانند تهدید فرهنگی تلقی شوند، غیریت فرهنگی میان دو جامعه ایران و افغانستان اندک است.
در ادامه رسول صادقی استاد دانشگاه تهران، اظهار داشت: عنوان سخنرانی من، مهاجرت، صلح و امنیت پایدار است. الان بحث مهاجرت و مدیریت آن، یکی از مهم ترین چالش هایی است که در جهان وجود دارد. دولت آینده یکی از حوزه هایی که به عنوان چالش با آن مواجه خواهد شد، بحث مدیریت مهاجرت است. ما حتی در داخل کشور هم در بخش هایی شاهد تداوم جریان مهاجرت های داخلی هستیم. سرمایه انسانی هم در سال های اخیر به سمت کشورهای همسایه در حال مهاجرت است. نگاه ما به مهاجرت اجباری مردم افغانستان، یک نگاه موقتی بوده است. مدیریت مهاجرت های اجباری بحثی بسیار مهم است. در گفتمان صلح، بهبود روابط بین مهاجران و جامعه میزبان و دولت مطرح است. نیاز فوری دنیای امرزو، مبحث گفتمان صلح است. سیاست های مهاجرتی که در چارچوب گفتمان صلح طراحی شده باشد، می تواند در بحث مدیریت مهاجران کمک کند.
در پایان ماندانا تیشه یار رئیس انجمن مطالعات صلح ایران، ابراز داشت: عنوان سخنرانی من، گفتمان صلح و سیاست همسایگی است. نمونه کارآمد دیپلماسی را می توان در بین سیاستمداران اروپایی یافت که بعد از دو جنگ جهانی، اجرای برنامه های هنری و علمی گوناگون و برساختن هویت مشترک اروپایی از جمله کارهایی بود که به انجام رساندند و نتیجه آن، صلح و امنیت در قاره سبز است. ما اگر می خواهیم با یکدیگر نجنگیم، باید منافع مشترک داشته باشیم که در پی آن هویت مشترک، عناصر و ارزش های فرهنگی مشترک و تاریخ مشترک می آید. در حال حاضر ۱۳ کشور نوروز را جشن می گیرند. دیگر عنصر فرهنگی در منطقه ما، ادیان و عرفان مشترک است و نصر دیگر، زبان و ادبیات مشترک است. هم چنین گوناگونی قومی نه تنها تهدید نیست بلکه می تواند فرصتی طلایی برای تقویت پیوندهای مردمی میان کشورهای همسایه باشد. هم چنین دانشگاهیان، سفیران صلح در جامعه امروز و بسیاری از کشورهای جهان هستند.