نشست "علوم شناختی: انتظارات بجا و نابجا" برگزار شد
نشست "علوم شناختی: انتظارات بجا و نابجا" روز سه شنبه ۶ شهریور در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "علوم شناختی: انتظارات بجا و نابجا" به همت گروه علوم تربیتی خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز سه شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳ در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. علیرضا صادقی دبیری این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.
محمود تلخابی، متخصص علوم شناختی و عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان تهران، اظهار داشت: علوم شناختی یک زمینه بین رشته ای است که به مطالعه ذهن و فرایندهای آن، شامل ادراک، توجه، حافظه، زبان و تصمیم گیری می پردازد. این زمینه از روانشناسی، علوم اعصاب، علوم کامپیوتر، زبان شناسی و فلسفه تشکیل شده است. در ۱۹۷۰ شاهد شکل گیری انجمن روان شناسی آمریکا بودیم که بعد از فعالیت آن ها، تا حدی علوم شناختی شناخته شد. قلمرو آکادمی در حوزه علوم شناختی را به صورت جدی از سال ۲۰۰۰ به بعد داریم. با حوزه ای سر و کار داریم که بسیار جوان است.
وی درباره ابعاد مطالعات شناختی افزود: با ساز و کارهای اجتماعی، شناختی، نورونی و مولکولی مواجه هستیم.
تلخابی در مورد انتظارات بجا در این حوزه اضافه کرد: مورد اول، طبیعت بین رشته ای است که انتظار می رود علوم شناختی از هم آمیزی رشته ها برای ارائه فهم کامل از ذهن استفاده کند. مورد دوم، بهره وری مبتنی بر تحقیقات است که انتظار می رود علوم شناختی دستاوردهای مبتنی بر شواهد در مورد شناخت و رفتار انسانی رائه دهد. مورد سوم، کاردبردهای عملی است که انتظار می رود مطالعات شناختی پیامدهای عملی برای حوزه هایی مانند آموزش، اقتصاد، پزشکی، فناوری و... داشته باشد.
او در مورد انتظارات نابجا در این حوزه اظهار داشت: مورد اول، راه حل های سریع است که انتظار از علوم شناختی برای ارائه راه حل های سریع برای مسائل پیچیده شناختی اشتباه است. مورد دوم، راه حل های یکپارچه است که علوم شناختی تفاوت های فردی را تایید می کند، بنابراین انتظار داشتن راه حل های جامع برای همه واقع بینانه نیست. مورد سوم، تمرکز تنها بر فقر است. انتظار از علوم شناختی که تنها بر روی مغز تمرکز داشته باشد، نقش محیط و عوامل اجتماعی در شناخت را نادیده گرفته است.
وی ادامه داد: چالش ها در علوم شناختی چند مورد هستند. مورد اول، پیچیدگی است. ذهن بسیار پیچیده است که باعث مشکلاتی در مطالعه و درک آن می شود. مورد دوم، چالش پژوهش بین رشته ای است که مسئله روش شناسی و مفهوم پردازی را شامل می شود. مورد سوم، مسائل اخلاقی است. در انجام تحقیقات و کاربرد نتایج آن ها در مورد شناخت و رفتار مسائل اخلاقی پیش می آید. مورد چهارم، تفسیر است. تفسیرهای مختلف از یافته های تحقیقات می تواند به انتظارات متناقض منجر شود.
تلخابی در پایان اظهار داشت: نگرانی هایی هم در این حوزه وجود دارد. تبدیل علم به ایدئولوژی، استفاده ابزاری از علم برای تجویزهای فرهنگی، استدلال های شبه علمی برای کاربردهای علمی، نگاه تحویل گرایانه در تبیین نتایج مطالعات شناختی، مواجهه شتاب زده برای کاربست یافته های شناختی از جمله این موارد است.