نشست "روایتی نو از گستره هنر صخره ای در فلات مرکزی ایران؛ باستان شناسی و هنر" برگزار شد

نشست "روایتی نو از گستره هنر صخره ای در فلات مرکزی ایران؛ باستان شناسی و هنر" روز سه شنبه ۳ مهر در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "روایتی نو از گستره هنر صخره‌ای در فلات مرکزی ایران؛ باستان شناسی و هنر" به همت انجمن باستان شناسی ایران و خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز سه شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. سخنرانان این نشست: محمد مهدی کلانتری، محمد ناصری فرد و علی عصار بودند.

محمد مهدی کلانتری، پژوهشگر حوزهٔ باستان شناسی، راجع به عدم حفاظت سنگ نگاره‌ها در ایران گفت: ما امروز در ایران شاهد عدم حفاظت صیحیح اموال شناسنامه‌دار موزه‌ای هستیم لذا این امنیت در مورد «موزه‌های در باد»مان بسیار کمتر از آن چیزی‌ است که انتظارش می‌رود. او همچنین راجع به مشکلاتی که در ثبت ملی و سپس ثبت جهانی در ایران با آن مواجه‌ایم خاطر نشان کرد:‌ ما هنوز نتوانسته‌ایم تمام منطقه تیمره را به ثبت ملی برسانیم، این منطقه به جهت عدم حافظت صیحیح کماکان در خطر تخریب است و صدای ما به جایی نمی‌رسد.

کلانتری تشکیل یک پایگاه ملی گسترده برای زمینه‌سازی ثبت جهانی را لازم و ضروری دانست و اذعان کرد: ۱۰۰پایگاه ملی در کشور بیشتر وجود ندارد و برای ثبت پایگاه ملی جدید باید یک پایگاه حذف شود تا دیگری جایگزین آن شود و این در حالی‌ست که پایگاه‌های استانی در این خصوص کفایت لازم را برای حفاظت و زمینه‌سازی ثبت جهانی را ندارند لذا توان بار این مسئولیت باید بر عهده‌ی پایگاه‌های ملی در کشور باشد. وی به حفاری‌های غیر مجازی که با ماشین‌آلات سنگین به بهانه‌ی معادن و با هدف عتیقه‌یابی در قبر‌های باستانی صورت می‌گیرد پرداخت؛ و در آخر فعالیت رسانه‌ای در جهت آگاهی‌سازی عموم مردم به این مسائل را نیز تاکید کرد.

محمد ناصری فرد، محقق سنگ‌نگاره‌های باستانی، ابتدا به تعاریف اصطلاحات کلی این حوزه پرداخت و به عنوان سنگ نگاری درون و برون غاری اشاره کرد و گفت: این اشتباه مرسوم که فرهنگ شرق شفاهی و فرهنگ غرب کتبی محور است را می‌شود با شواهدی از قبیل نقاشی‌های کشف شده که برای ۴۸۰۰ سال قبل است، رد کرد. او همچنین تصریح کرد: ایران بیش از هزار نقاشی کشف شده دارد که به دلیل کم توجهی مسئولان ذی ربط نادیده گرفته شده است.

وی در ادامه اشاره‌ای به آفریقا و توجه بسیار آن منطقه به سنگ نگاری‌های موجود در آن سرزمین کرد و گفت: آفریقا از فعال‌ترین کشورهای این حوزه‌ست و پیشرفت قابل توجهی در این باره داشته است.

وی عمده بحث‌های خود را در جهت اهمیت بز کوهی در این نقاشی‌ها مطرح کرد و راجع به بز کوهی و چرایی اهمیت آن در نقاشی‌ها گفت:۸۱٪ بزهای کوهی نقاشی شده، اندیشه نگار هستند که در سبک‌های رئالیسم و ناتورالیسم کشیده ‌شده‌اند.

ناصری همچنین به رنگ به کار رفته در نقاشی‌ها اشاره کرد و گفت: به وسیله ترکیب گل اخری با خون حیوانات یا با ریواس سرخ یا درآمیختن دوده همراه با چربی این رنگ‌ها تهیه شده است.

وی با مثالی از اوستا و خان دوم شاهنامه گفت: بعد مرگ کیومرث دو فرزند از او به وجود آمدند که به وسیله بزی کوهی سفید-نماد پاکی‌ است-به آنها شیر داده شد و اولین آدم وحوای فارسی در نهایت توسط آنها به شکل گرفت؛ همچنین در خان دوم شاهنامه وقتی رستم تشنه و خسته در بیابان گم شده بود به وسیله‌ی یک غُرم(بز) توانست چشمهٔ آبی پیدا کند و همین شد که آن بز را اهورایی فرض کرد. ناصری فرد همچنین به انواع و اقسام بز‌های کوهی کشیده شده در نقاشی‌های به جای مانده اشاره کرد و توضیحاتی در این باب افزود.

علی عصار، فعال حوزه باستان شناسی، به پیوند بین هنر و باستان شناسی اشاره کرد و آن را لازمه پیشرفت ایران در سطح جهانی دانست و گفت: ما در ایران اول راهی هستیم که در جهان سال‌هاست به آن توجه شده است و ترقی‌های زیادی صورت گرفته.

او در خصوص بخش گلپایگان تیمره عنوان کرد: ما وقتی به آنجا رفتیم شاهد فعالیت‌های ماشین‌های سنگین در آنجا بودیم، افرادی با بیل‌های مکانیکی خواهان کندن قبرهای عصر آهن بودند در حالی که در آن زمان اصلا کشف طلا رخ نداده بود.

او تاکید کرد: ما وارث بیش از ۷۰۰۰ سال تمدن و مدنیّت هستیم و نگه‌داری از آن وظیفه تاریخی-اخلاقی ماست و باید هزینهٔ این نگه‌داری و معرفی آن به دنیا را بپردازیم. او برای نجات‌بخشی میراث فرهنگی اظهار کرد: ما باید بپذیرم که مدیریت میراث فرهنگی یک مقوله تخصصی‌ست و باید این مهم در حکم گذاری رعایت شود، باید وزارت میراث فرهنگی در هیئت دولت قدرت فائقه پیدا کند و قبل تخریب، جلوی یکسری پروژها را بگیرد، وزارتخانه‌ها هم به اجرای کامل قانون در این امر اهتمام به خرج دهند، قانونی در زمینهٔ حفاری‌های غیر مجاز وجود دارد که جامع و کامل نیست و بازدارندگی کافی ندارد و دولت جدید برای اصلاح این قانون باید تلاش کند، ارگان‌هایی که مالک ابنیه تاریخی هستند حداقل باید اداره آن را به میراث ارجاع دهند(به عنوان مثال خانهٔ مصطوفی الممالک واقع در محلهٔ سنگلج تهران زیر نظر وزارت ارتباطات است و در مجلس دهم ما با وجود نامه‌نگاری‌هایی که با وزیر انجام دادیم بازهم توجهی صورت نگرفت و این در حالی‌ است که بنا در حال نابودی است)، اراده و عزم ملی باید در این امر صورت بگیرد و همهٔ تصمیم‌گیرنده‌های دولتی در این زمینه آموزش ببینند و صدای کارشناسان بیرون از دولت نیز شنیده شود زیرا ما به دنبال تخریب نیستیم و از سر دلسوزی اعتراضاتی در این زمینه وارد می‌کنیم.

پایان*

اخبار

تاریخ نگارش: ۱۴۰۳/۰۷/۰۴

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت و محتوای آن متعلق به خانه اندیشمندان علوم انسانی است.