نشست "چیستی؛ چرایی و چگونگی" وفاق ملی" برگزار شد
نشست "چیستی؛ چرایی و چگونگی" وفاق ملی" روز چهارشنبه ۴ مهر در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "چیستی؛ چرایی و چگونگی" وفاق ملی" به همت انجمن علوم سیاسی و با همکاری گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳ در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. سخنرانان این نشست عبارت بودند از: ابوالفضل دلاوری، هادی خانیکی، محمدمهدی مجاهدی و محمد قوچانی و دبیری این نشست بر عهدهٔ مهدی مهدوی زاهد بود.
مهدی مهدوی زاهد، دبیر نشست، ابتدا راجع به عنوان جلسه، روند آن همچنین موضوع وفاق ملی و اختلافاتی که بر سر آن وجود دارد پرداخت و گفت: باید توجه داشت که هم در جبههٔ موافق و هم در مخالف گمان میرود که از وفاق ملی دارد به عنوان رمز به استفاده میشود که ذیل آن یک گروه سیاسی أراده خودش را تحمیل کند.
محمد قوچانی، روزنامه نگار و فعال این حوزه، راجع به عنوان جلسه مطرح کرد: غفلتی که در این عنوان وجود دارد مشخص شدن هویت وفاق ملیست که آن را از گفتمانهای دیگر موجود جدا میکند. او همچنین به رویکردها و گفتمانهای مطرح شده در طول تاریخهای دولتهای انقلاب اسلامی پرداخت و دولت سیزدهم را فاقد گفتمان مشخص عنوان کرد و افزود: نگران این هستم که دولت آقای پزشکیان هم دچار این اشتباه شود. او به نگاههای پزیتویستی رئیس دولت سیزدهم اشاره کرد و افزود: به جهت اینکه پزشک است این نوع نگاه به علوم دقیقه در تفکر ایشان مشهود است ولی نکته مثبت این است که ایشان به نظر متخصصان در هر حوزه توجه دارند.
او همچنین به هستی و وجود وفاق ملی اشاره کرد و عنوان کرد: باید دید که وفاق ملی یک وجود مستقل دارد یا یک برساختهست که مثل یک لیبل قرار است کنار نام دولت چسبیده شود. او همچنین گفتمان إصلاحات و اعتدال را نیز زنده دانست.
وی راجع به بحث اصالت وجود و ماهیت در تعریف وفاق ملی مطرح کرد: فرض این است که ایران در طول تاریخ همیشه پابرجا بوده وهمیشه هم خواهد ماند و این وفاق چیزیست که به آن اصالت بخشیده است؛ همانطور که در هگل ما میبینیم از ایران به عنوان اصیلترین حکومتی که به حق مردم احترام میگذار یاد میشود که میتوان یک وحدت در کثرت و کثرتی در عین وحدت در نظر گرفت و این در حالی که در دیگر تمدنها شاهد همچنین چیزی در طول تاریخ نبودیم. او در ادامه توضیح داد با این حال چند نگاه در موضوع وفاق ملی مطرح است: امر تاکتیکی، امر راهبردی یا استراتژیک. او راجع به هر یک از موارد مفصلا توضیح داد و راهحلهای خروج هر یک را نیز برشمرد. او دولت چهاردهم را دولتی خواند که در نتیجه شنیده شدن پژواک مسائل رخ داده در سه سال اخیر مخصوصا ۱۴۰۱، روی کار آمده و همچنین مطرح کرد: اگر پزشکیان بتواند یک دولت در جهت وفاق ملی درست کند یک راه گذار از شرایط کنونی را تشکیل داده است.
محمدمهدی مجاهدی، استاد دانشگاه و فعال این حوزه، ابتدا تعریفی در خصوص وفاق ملی مطرح کرد و گفت: ما با جامعهای از اقلیتها مواجه هستیم و باید سعی کرد وفاق را تحت هم مسئلگی با این اقلیت مطرح کرد. او به همچنین به مسائل و وانعی که سر راه این بحث قرار میگیرد پرداخت و گفت: باید سعی کرد در این دوره از دولت تفکرات تکمحور کنار گذاشته شود و تکثر گرایی جایگزین آن شود. او جامعه امروز را مانند یک جنگل تراشیده خواند که با اندک بارشی در آن سیل را می افتد و افزود: این را میتواند از فقدان تشکل گرایی در کشور به شمار آورد که در سالهای گذشته نیز ما شاهدش بودیم که شکلی از بیقراریهای ادواری است.
او مطرح کرد: ما باید در مسیر وفاق ملی از مسائل خرد باید شروع کنیم نه از کلان مسئلهها، زیرا که آنها در ذیل خودشان از مسائل کوچکتری تشکیل شدهاند حال دولت جدید نیز باید چند مسئله کوچک اما پر اثر را در دستور کار خودش قرار دهد برای مثال مشکل دسترسی به اینترنت و رفع فیلترینگ و وضعیت آزار دهنده صدا وسیما و.. .
ابوالفضل دلاوری، استاد دانشگاه و فعال این حوزه، راجع به عنوان جلسه و کلمه «وفاق» و جایگزینی آن به مصالحه نکاتی را مطرح کرد و گفت: ما با دولت مفلس-درمانده و همچنین ملت ضعیف مواجهایم که هیچ یک نمیتوانند کاری برای هم کنند و بدترین مصداق آن را زمانی میتوانیم ببینم که ملت زمان ضربه خوردن حکومت خوشحال میشوند و این نشاندهندهٔ یک وضعیت سورئالیستی است که ما در سه چهار سال اخیر شاهد آن هسیتم و حال با یک بزنگاه مواجهیم.
همچنین گفت: ما امروز با نوعی باز اندیشی در رویکردها رو به روییم. او به سیاست در عنوان نوعی از کنش یاد کرد که در آن رخداد به معنای فلسفیاش ظاهر میشود.
او یادآور شد که تلاشهای خیل عظیم مردم، دانشگاهیان و.. توانست شکلاف عمیق دولت-ملت را حد زیادی کم کند. او همچنین گفت: خوشبختانه پزشکیان مبانی تئوریک و ایدئولوژیک ندارد و بیشتر عقل عامه را محور قرار میدهد. او مرز بین وفاق و عامهگرایی را مشخص کرد و گفت: این یک فرصت تاریخیست که برای ما پیش آماده و حال باید آن را مورد بحث و گفتوگو قرار داد تا استمرار یابد و به بهتر شدن وضع موجود کمککنند. او سیاست سازگار با محیط را وجه عینی برای استفاده از این فرصت تاریخی عنوان کرد.
هادی خانیکی، روزنامه نگار و فعال این حوزه، در خصوص سخنان هر یک از دیگر سخنرانان نکاتی را مطرح کرد و روی آوردن به وفاق راه نتیجهٔ اجباری سه مولفه اجتماعی دانست و گفت: إحساس بیعدالتی در جامعه، بالا رفتن سطح بیاعتمادی و همچنین نارضایتی که در میزان مشارکت انتخابات قبلی مجلس نیز به چشم آمده بود بیانگر تایید این مسئله است.
او به ناهمترازی بین نهادهای اجتماعی و سیاسی اشاره کرد و وفاق را نه تتها در سیاست بلکه در نهادهای اجتماعی نیز لازم دانست.
خانیکی اظهار کرد: باید از نو به مسائل اجتماعی نگاه کرد و نقش آنها را در مسائل سیاسی نادیده نگرفت زیرا ما امروز با جامعه متکثر و سیالی رو به رو هستیم که آن، هم فرصت است و هم تهدید. او در ادامه عنوان کرد که: از نگاه سلبی هم میشود وفاق را تعریف کرد که وفاق چه چیزی نیست؟؛ نباید وفاق را معجزه دانست، یکپارچهسازی نیز وفاق نیست، وفاق یک رویکرد تهاجمی یا تدافعی، مرتبط با گروههای کوچک یا بزرگ و امری دستوری نیست این در حالیست که با نگاه ایجابی میتوان وفاق را هممسئلگی و فهم مشترکی از مسئله در نظر گرفت و با گفتگوهای غیرزینتی و مسئله محور آن را پیش برد.
پایان*