تصویرتصویرتصویر

نشست "گفتمان وفاق، دولت و جامعه در ایران" برگزار شد

نشست "گفتمان وفاق، دولت و جامعه در ایران" روز دوشنبه ۱۶ مهر در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

تصویر
به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "گفتمان وفاق، دولت و جامعه در ایران" به همت گروه علوم اجتماعی خانه اندیشمندان علوم انسانی، انجمن جامعه شناسی ایران و انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات، روز دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. مهدی اصل زعیم دبیری این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس جمهور ابراز داشت: از خانه اندیشمندان علوم انسانی و مدیرعامل محترم آن که چراغ این خانه را روشن نگه داشت، سپاسگزارم. معتقدم که وفاق هم به مثابه نظر و هم به مثابه روش است. وفاق یک ضرورت بی بدیل برای ایران امروز بوده است. اما این سوال مطرح می شود که ما چرا در این شرایط به وفاق نیاز داریم؟ ما آن قدر دچار تعارض های شدیدی شده بودیم که وفاق به امر بی بدیلی تبدیل شده است.
وی افزود: نا در فهم مسئله تاکنون دچار اختلاف نظر بودیم. ما فهم مشترک در مورد مسائل نداشتیم و راه حل مورد توافق در مورد بسیاری از مسائل نداشتیم. مثلا در مورد سیاست خارجی هیچ فهم مشترکی نداشتیم.. دوگانه سازی ها باعث شده بود که ما به یک سیستم خودکاهنده تبدیل شویم. وفاق یک نظریه دیرین و یک نیاز جدید است. وفاق به عنوان روش، یک نگاه نازل انگارانه ای گرفته است.
او ادامه داد: یک وفاق عمودی و یک وفاق افقی داریم. در وفاق افقی ما با جناح های مختلف سر و کار داریم و وفاق بین نخبگان سیاسی مطرح است. در اینجا وفاق به منزله دادن پست به گروه های مختلف نیست. وفاق به معنی فهم مشترک در حل مسئله است. در بحث وفاق عمودی رو به بالا، دولت و حاکمیت هر وقت این از هم فاصله گرفتند، بسیاری از دستاوردها از بین رفته است. در بحث وفاق عمودی رو به پایین، ما باید بتوانیم بین نهادهای مدنی و میانجی های اجتماعی با دولت رابطه برقرار کنیم. تکامل کننده این بحث، وفاق دولت با خود جامعه است. آشتی بین گروه های اجتماعی مسئله مهمی است که دولت باید پی بگیرد.

در ادامه سعید معیدفر رئیس انجمن جامعه شناسی ایران، اظهار داشت: نظامی که در آغاز خواسته است بر اساس وفاق جلو برود، الان به جایی رسیده است که شکاف های اجتماعی زیادی پدیدار شده است. به نظر می رسد عصر وفاق اجتماعی به پایان رسیده است. ما نیاز به یک اخلاق جدید داریم تا بتواند زمینه ساز وفاق اجتماعی شود. این سوال مطرح می شود که در چهارچوب یک جهان مدرن که دنیای پر تکثر است، وفاق اجتماعی به چه معناست؟
وی افزود: جهان امروز، جهانی است بر اساس فردیت، تنوع و پذیرش تکثر. مونتسکیو برای کنار هم قرار دادن این تکثر به قانون اساسی اشاره می کند. رسیدن به یک قانون اساسی این امکان را فراهم می کند که با صلح با هم کنار بیاییم. باید تمام تفاوت ها به رسمیت شناخته شود. ما علاوه بر تنوع اقوام و مذاهب با سبک های گوناگون زندگی مواجه هستیم. ما امروز به جای این که بحث وفاق را محور اصلی کار قرار دهیم، باید به دنبال قانونی باشیم که تمام تکثرها را به رسمیت بشناسد. اصل وفاق از قبل شکست خورده است و باید به جد آن را به نقد بکشیم.

در ادامه مقصود فراستخواه استاد جامعه شناسی دانشگاه، ابراز داشت: وفاق قابل فروکاستن به یک لحظه آرمان نیست. یک پدیده تا ایجاب نشود، به وجود نمی آید. دو موجودیت در جامعه ایران وجود دارند که عبارتند از قدرت حکومت و جامعه. قدرت حکومت در این ۴۰ سال خیلی زیاد شده است و از اول هم زیاد بوده است. طی این سال ها قدرت جامعه کم شد و جامعه به ضعف کشیده شد و قلمرو مستعمر حکومت شد و یک تعادل ایستا و نه پویا به وجود آمد.
وی افزود: اما جامعه طی سال های اخیر عوض شد و قدرتش فزونی گرفت و دیگر آن تعادل سنتی جوابگو نیست. مشاغل فکری و تخصصی زیاد شده است. نخبگان جدید آمده اند که قدرت مشروعیت بخشی و مشروعیت ستانی دارند. در وضعیت شکنندگی دولت، تعادل به هم ریخته است و حالا تعادل تازه و پویایی وجود دارد که این تعادل متکثر است. دولت و جامعه باید عهد تازه ای ببندند. گفتمان وفاق از درون منازعات میدان بالا آمده است، باید ملزومات آن به درستی رعایت شود تا مشکل گشا شود. برای وفاق باید لایه های میانب دولت و جامعه را تقویت کرد.

در ادامه غلامرضا غفاری مدیر گروه علوم اجتماعی خانه اندیشمندان علوم انسانی، بیان داشت: با زمانه ای مواجه هستیم که این پرسش مطرح می شود آیا اصلا چیزی به نام جامعه وجود دارد؟ در حوزه علوم اجتماعی وقتی صحبت از وفاق می شود، تمایل داریم که با جامعه شناسی نظم سر و کار داشته باشیم که با چند عنصر معنا می شود.
وی افزود: یک عنصر، توافق روی اصول و قواعد است. این اصول و قواعد باید مبتنی بر یک فرد جمعی باشد. در چارچوب این اصول و قواعد، نیاز به یک بازیگر حس می شود. از معناهای وفاق این است که اصل تفاوت را بپذیریم و نسبت به آن توافق حاصل کنیم. جهت گیری ها باید جهت گیری های عام گرایانه باشد. در این صورت فراهم ساختن مشارکت فراگیر معنا پیدا خواهد کرد.
او ادامه داد: تمامی پیمایش ها نشان می دهند ۸۰ درصد جامعه خواهان تغییر و اصلاح هستند. در بحث قانون، باید توافق و اجماع جمعی نسبت به اهمیت قانون وجود داشته باشد. در بحث وفاق، نسبت بین دولت و جامعه یک پرسش کلیدی است. برای وفاق باید یک هم افقی بین دولت و ملت به وجود بیاید. اساسا در جایی می توانیم بحث از وجود وفاق دولت و جامعه را مطرح کنیم که برای جامعه، دولت یک امر طبیعی جلوه کند و با آن احساس مؤانست و همراه بودن داشته باشد.

اخبار

اخبار صفحه نخست

تاریخ نگارش: ۱۴۰۳/۰۷/۱۶

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت و محتوای آن متعلق به خانه اندیشمندان علوم انسانی است.