به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "معرفی و بررسی کتاب جرم شناسی فلسفی" به همت انجمن حقوق شناسی، گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی و موسسه مطالعاتی بشیریه، روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. بزرگمهر بشیریه دبیری این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

در ابتدا، مجید قورچی بیگی، مترجم کتاب، اظهار داشت: جرم در فلسفه یک موضوع حاشیه ای بوده و فیلسوفان کمتر جرم دغدغه شان بوده است. البته از منظر عدالت و قانون، جرم مد نظر فیلسوفان بوده است. وقتی وارد حوزه جرم شناسی می شویم، سنت غالب در آن، سنت پوزیتویستی است. دغدغه فلسفی هم در جرم شناسی خیلی کم بوده است. کتاب های کمی در حوزه فلسفه و جرم شناسی کار شده است. این ضرورت باعث شد وقتی با این کتاب آشنا شدم، به این فکر افتادم که آن را ترجمه کنم. نویسنده کتاب تلاش کرده است که موضوع جرم را از منظر فلسفی نگاه کند و در نهایت چند ایده کلیدی مطرح کرده است، از جمله ایده جرم شناسی همدلانه. او می خواهد تلنگری بزند که در موضوعات جرم شناسی می توانیم چقدر از دلالت های فلسفی استفاده کنیم.

در ادامه، فیروز محمودی جانکی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، ابراز داشت: به مترجم محترم تبریک می گویم که ترجمه این کتاب ارزشمند را انجام داده است. ترجمه، بسیار روان، فاخر و ارزشمند است. ترجمه کارهای میان رشته ای بخصوص در حوزه فلسفه سخت است. مترجم سعی کرده است از یک طرف به متن مقید بماند و از طرف دیگر طوری ترجمه کند که گویی کتاب تالیفی است. ناشر هم ناشر معتبری است و نویسنده هم انسان شناخته شده ای است. موقعی که به محتوای کتاب می رسیم، متوجه می شویم به جای اسم فعلی، حتی می توان اسم فلسفه حقوق کیفری را هم بر آن گذاشت. اغلب کتاب های حوزه جرم شناسی می گویند که نمی شود ایدئولوژی را از جرم شناسی منفک کرد اما بهتر است گفته شود جرم شناسی منفک از فلسفه نیست. این کتاب می تواند منبع تدریس فلسفه حقوق کیفری هم باشد.

در ادامه، مهدی سمائی، پژوهشگر فلسفه حقوق، بیان داشت: مترجم بسیار عالی ترجمه کرده است. ما در جرم شناسی فلسفی، از امکان هایی که فلسفه در اختیارمان قرار می دهد برای اندیشیدین، بهره می گیریم تا فهمی غنی تر از مسائل جرم شناسی به دست آوریم. نویسنده کتاب خودش گفته است این کتاب فقط یک روایت از جرم شناسی فلسفی است و روایت های فراوان دیگری هم وجود دارد. کتاب مسائلی را مطرح می کند. ، مورد اول، مسئله بازاندیشی یا تأمل بازتابی است یعنی جرم شناسی به خود نظر کند، ارزش هایش را مورد بازاندیشی قرار دهد. مورد دوم، مسئله نافرمانی است. جرم شناسان به طور سنتی کارشان این است که نشان دهند نقض قانون چرا صورت گرفته است. نویسنده در این کتاب، از برخی نافرمانی ها ستایش می کند. مورد سوم، ایده مربوط به احترام است که این مفهوم آن قدر محوری است که عنوان یکی از فصل های کتاب است. احترام در جهان قدیم به گونه ای نابرابر توزیع می شد. مورد چهارم، ایده جرم شناسی همدلانه و در نهایت بحث رابطه جرم شناسی و زیبایی شناسی است.

در ادامه، جمشید غلاملو، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، اظهار داشت: ترجمه این کتاب، روان و بسیار خوب است. از عنوان کتاب بر می آید که قرار است پیوندی بین جرم شناسی و فلسفه رقم بخورد. این در حالی است که در دو قرن اخیر، جرم شناسی با ایده های فلسفی ارتباط داشته است. به نظر می رسد نویسنده به دنبال یک پیوند عمیق تری بین فلسفه و جرم شناسی است. انگار از این باور حمایت می کند که اساسا جرم شناسی ماهیت فلسفی دارد. در جرم شناسی به دنبال این هستیم که اساسا چرا تمایل به ارتکاب جرم وجود دارد؟ نویسنده با استفاده از چارچوب فلسفی خواسته است به مسئله های جرم شناسی پاسخ دهد. این کتاب مدعی است که ورود فلسفه به جرم شناسی، مسائل جرم شناسی را متفکرانه تر می کند.