از سلسله نشست های صبح امید، نشست " چه مراقبتی؟ از کدام خود؟" برگزار شد

از سلسله نشست های صبح امید، نشست " چه مراقبتی؟ از کدام خود؟ روز دوشنبه ۵ خرداد در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، از سلسله نشست های صبح امید، نشست " چه مراقبتی؟ از کدام خود؟" به همت موسسه سپهر مهر با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و موسسه فرهنگی فرزانه، روز دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. مهرداد رحمانی مدیریت علمی این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

در ابتدا، مصطفی ملکیان، فیلسوف و پژوهشگر، اظهار داشت: در ادبیات روان شناسی، مراقبت در چهار مفهوم به کار برده می شود و خود هم شش معنای متفاوت دارد. گاهی مراقبت به معنای دغدغه است و دغدغه به معنای دل نگرانی برای یک موجود است. این معنا یک نوع احساس و عاطفه است. در معنای دوم، مراقبت به معنای محبت و علاقه است که باز هم یک احساس و عاطفه است. در این محبت، لزوما طرف مقابل را در خطر نمی بینیم و نوعی داد و ستد احساسی و عاطفی برقرار است. در معنای سوم، مراقبت به معنای پاسداشت یا رعایت کال به کار می رود. امری است که هم به درون و هم به بیرون مربوط می شود. مراقیت در معنای چهارم، به معنی مدیریت است. در اینجا یک نوع مسئولیت و تکفل را برعهده می گیریم.

وی افزود: "خود" هم در شش معنا به کار می رود. در معنای اول، عاملی است در درون ما که آن عامل در زندگی ما نقش فعالیت دارد. این معنا را معمولا خود فاعلی می گوییم. در معنای دوم، یک نیروی تماشاگر است و بازیگر نیست. در این حال جهان فاعل است و من منفعل و من متاثر از جهانم. در معنای سوم، به معنی زنده بودن به کار می رود. ما یک زندگی مختص انسان داریم. خود انسانی سه ویژگی دارد. انسان تنها موجودی است که هم می تواند عامل تولد باشد و هم ناظر آن. انسان قدرت نقادی دارد و می تواند خودش را نقد کند و ویژگی سوم، در مان انسان ها قدرت استدلال وجود دارد. در معنای چارم، ما انسان های تجربه و کنش در زندگی داریم. تجربه و کنش ما داد و ستد متقابل با یکدیگر دارند. ما انسان ها تنها موجوداتی هستیم که نظرگاه داریم. این موجود تفسیرگر را خود می گویند. در معنای پنجم، خود به معنی خود آگاهی است و معنای ششم، خود آرمانی است. هر کدام از ما چیزی هستیم و دل مان می خواست چیز دیگری باشیم.

او ادامه داد: آن چیزی که امروزه در روان شناسی به مراقبت از خود تعبیر می شود، در فرهنگ گذشته ما هم وجود داشته است. گاهی به آن محاسبة النفس می گفتند(یعنی خود را به شمار آوردن). گاهی معاتب النفس به معنای توبیخ گری نسبت به خود گفته می شد و گاهی مشارطه نفس به معنای با خود پیمان بستن به کار می رفته است.بعضی از عرفا و فیلسوفان گفته اند که ما باید خودکاوی را کار اول مان بدانیم(کند و کاو درون)، بر اثر این خودکاوی چیزی حاصل می آید به اسم خودشناسی و بعد از خودشناسی، خودسازی شروع می شود اما بعضی ها در ادامه خود فراتر روی را هم مطرح می کردند.

در ادامه، عباس هدایتی اصل به شعرخوانی پرداخت.

اخبار

اخبار صفحه نخست

تاریخ نگارش: ۱۴۰۴/۰۳/۰۶

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت و محتوای آن متعلق به خانه اندیشمندان علوم انسانی است.