نشست "چشم انداز صلح با آمریکا" برگزار شد
نشست "چشم انداز صلح با آمریکا" روز دوشنبه ۹ تیر در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "چشم انداز صلح با آمریکا" به همت انجمن مطالعات صلح ایران و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. امیرهوشنگ میرکوشش مدیریت این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.
رضا موسوی نیا، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، اظهار داشت: ما در دانش مدیریت و آینده پژوهی مفهوم تاثیر آستانه ای را داریم. زمانی که بحران به نقطه حادی می رسد، آن موقع باید کسانی که بحران را مدیریت می کنند، شوکی وارد کنند. این شوک یا نجات بخش است یا باعث تسریع در مرگ می شود. سوال این است که آیا الان اتفاق افتاده می تواند نقش شوک را در روابط ایران و آمریکا ایفا کند؟ پیش از جنگ، سوال این بود که آیا اسرائیل در هماهنگی کامل با آمریکا بود یا مستقل بود؟ شواهد نشان می دهد که اسرائیل با هماهنگی آمریکا و ناتو به ایران حمله کرد. اما آیا در این مقطع این درگیری اجتناب ناپذیر بود؟
وی افزود: اگر ایران پیش از جنگ به توافقی با آمریکا می رسید، این جنگ واقع نمی شد یا به تعویق می افتاد. حتی اگر توافق نابرابری را امضا می کردیم، این جنگ می توانست اتفاق نیفتد. ما بایت تصمیمات پر تاخیر هزینه های بسیار زیادی دادیم. هفت اکتبر یک یازده سپتامبر برای خاورمیانه بود. بعد از هفت اکتبر یک نظام جدید منطقه ای در حال شکل گیری است. در مورد جنگ اخیر، کاری که ایران انجام داد، از همان شب اول عقلایی ترین کار بود چون این یک جنگ نابرابر مبتنی تکنولوژی بود و چنانچه ایران پاسخ نمی داد، صدماتی که ایران می پذیرفت، خیلی بیشتر از این ها بود. در این جنگ، وحدت ملی به خوبی شکل گرفت، در حالی که یکی از اهداف متجاوزین این بود که با شروع حمله، اعتراضات مدنی هم در داخل شکل بگیرد. ما نیازمند یک آسیب شناسی واقع بینانه از داخل کشورمان هستیم. باید رویکرد دولت و حاکمیت به جامعه تغییر پیدا کند. ما شاهد عدم توازن بین رفاه و امنیت در کشور بوده ایم. وظیفه ذاتی دولت، تامین رفاه و امنیت است. معتقدم برای این که از این بحران خارج شویم، فوری ترین کار، حفظ وحدت ملی است.
در ادامه، ماشاالله حیدرپور، استاد دانشگاه آزاد اسلامی قم، ابراز داشت: من برای مباحثم از نظریه جامعه بین المللی یا نظریه مکتب انگلیسی استفاده می کنم. بر اساس واقعیات سه سناریوی حاکم بر روابط ایران و آمریکا را مطرح می کنم. سناریوی اول، سناریوی نه جنگ و نه مذاکره است که دولت ما به کرات آن را مطرح کرد اما دیدیم که این یک نگاه محافظه کارانه است. در سیاست گذاری عمومی گفته می شود که منتظر فرصت نمانید بلکه فرصت را برای خودتان ایجاد کنید. ما فاقد راهبرد در عرصه سیاست خارجی خود بوده ایم. سیاست خارجی هدف نیست بلکه ابزار است. سیاست خارجی باید مبتنی بر عقل، علم، منطق، مفید و کابردی باشد. نهایتا این سناریو با شکست مواجه شد. سناریوی دوم، شروع جنگ است. آتش بسی که الان داریم، با توجه به سابقه طرف مقابل، بسیار شکننده است. بعضی جریان های داخلی و خارجی هم تمایل به جنگ دارند. در قالب استمرار جنگ ما نمی توانیم موفق باشیم. باید با عقلانیت و علم از یان سناریو احتراز کنیم. سناریوی سوم، صلح با آمریکا است. ما با آمریکا سر موضوعاتی مانند پرونده هسته ای، موشکی، حذف اسرائیل، حمایت از گروه های نیابتی جهادی و حقوق بشر و دموکراسی اختلاف داریم. در این چهارچوب، صلح با آمریکا سخت و پیچیده است و یکباره نمی تواند صورت بگیرد اما گام به گام و تدریجی ممکن است.
در ادامه، ابوالفضل دلاوری، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، بیان داشت: ما در انتخاب و تعریف دشمن اشتباهاتی داشته ایم. ما هیچ وقت نه امت بودیم و نه قبیله بلکه یک جامعه متکثر بودیم به نام ملت ایران. در سیاست دوست و دشمن دائمی نداریم. اگر دشمن هم وجود دارد، ما استراتژی مناسبی در مقابل آن نگرفته ایم. ما با آمریکا درگیر یک منازعه مزمن، پیچیده و چند لایه هستیم. در این نوع منازعات، صلح سازی خیلی دشوار است اما ناممکن نیست. ما فرصت های زیادی برای حل منازعه با آمریکا داشتیم که یکی پس از دیگری از دست دادیم. در این منازعات باید سه مرحله را در زمان خودش پیش ببریم. در مرحله اول، سطح تنش و درگیری را کمکی کاهش دهیم. مرحله ی دوم، تحول منازعه است یعنی موضوع دعوا را عوض کردن. ما باید به سرعت وارد مرحله دوم شویم. تحول منازعه باید به هم مسئلگی معطوف شود. مرحله سوم، حل منازعه است. در این سال ها ما اصلا وارد مرحله دوم نشده ایم، فقط چند باری مرحله اول را انجام داده ایم.