نشست پنجم "چراغی دیگر" به مناسبت ایام شهادت سیدالشهدا (علیه السلام) در سال ۱۴۰۴ برگزار شد

نشست پنجم "چراغی دیگر" به مناسبت ایام شهادت سیدالشهدا (علیه السلام) در سال ۱۴۰۴، شنبه ۱۴ تیر در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست پنجم "چراغی دیگر" به مناسبت ایام شهادت سیدالشهدا (علیه السلام) در سال ۱۴۰۴، شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. زهرا سادات قاسمی اجرای این مراسم را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

در ابتدا، سید حسن اسلامی، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، اظهار داشت: ما در صد سال اخیر درگیر مسائلی بوده ایم. سوال مطرح می شود که چه عاملی باعث شد که امام حسین(ع) از مدینه خارج شود و به آن شکل به قربانگاه برود؟ کاری که من و شما به عنوان شیعه می کنیم و بخصوص در این چند دهه خودش را نشان می دهد در قالب سینه زنی، علم گردانی و امثالهم، این ها مناسک هستند. برخی از این مناسک حالت دینی به خود می گیرد. اما در صد سال اخیر مسائلی مطرح شد مانند این که اصولا درست است برای سیدالشهدا(ع) بگرییم؟ به نظر می رسد ادبیاتی که به مناسک می پردازد، دو دسته است. برخی آثاری می نویسند در دفاع از مناسک مانند سید محسن امین. برخی علمای دین هم نسبت به ماسک نقد می کنند. سید محسن امین می گوید آن چه شیعه به عنوان عزاداری انجام می دهد از منظر وهابیان بدعت است و از نظر اروپاییان فهم ناپذیر است. سید محسن امین کتابی می نویسد که مورد بحث واقع می شود. او مشخصا به سنت های از عزاداری می پردازد که در عراق و شامات رواج داشته است. او می نویسد که بسیاری از این شبیه سازی ها دروغ است و بنیاد درستی ندارند. هم چنین در بعضی از این مناسک شاهد خودزنی هستیم که خلاف شرع هستند. از سوی دیگر در هنگام این فعالیت ها شاهد استفاده از لوازم لهو و لعب هستیم و در این نمایش ها شاهد نمایش های تحقیرآمیزی در باب خاندان پیامبر هستیم. تمام این رفتارها خلاف شرع و بدعت هستند.

وی افزود: فضای آن دوره، فضای روشنفکری دینی بوده است. چند نفر به یاری سید محسن امین می روند و نفراتی هم او را نقد می کنند. منتقدین استدلال می کنند که این عزاداری از قبل وجود داشته است. سید محسن هم دوباره جواب می دهد که اگر علما به این مناسک باور داشته اند، باید خودشان هم این کار را انجام می دادند. دامنه این بحث روز به روز گسترش پیدا می کند. از فقها نظر خواسته می شود. در این بین سید محسن به جرم این که مخالف عزاداری سیدالشهدا است منزوی می شود. کتاب سید حسن امین را جلال آل احمد به نام عزاداری های نامشروع ترجمه کرد. در صد سال اخیر، از طرفی شاهد هستیم که کسانی دلسوزانه کوشیده اند این مناسک را از فضای نامناسب و دون شأن سیدالشهدا پاکسازی کنند، از طرفی هر چه پیش می رویم انگار بیشتر در این فضا می غلتیم و آلوده تر می شویم.

او ادامه داد: در بحث مناسک از هر گونه مداخله آمرانه باید بپرهیزیم. بسیاری از کسانی که وارد مناسک شده اند و نقد کرده اند، به سرشت مناسک توجه نکرده اند. مناسک بخشی از ساختار و سرشت دین است. معمولا و متاسفانه روشنفکری دینی ما جنبه سلبی و منفی در قبال مناسک داشته است. باید ببینیم که چه ظرفیت هایی در این مناسک هست. دین صرفا آموزه های عقلانی نیست، ما در مناسک تعلق ایجاد می کنیم. هیچ دینی بدون مناسک نیست.

در ادامه، عبدالجبار کاکایی به اجرای شعرخوانی و یاسین حجازی به اجرای متن خوانی پرداختند.

در ادامه، مقصود فراستخواه، استاد دانشگاه شهید بهشتی، ابراز داشت: دین یکی از ساحات ذهن و زبان بشر است. ذهن و زبان انسانی حداقل هفت ساحت دیگر دارد که هر کدام برای خود موجودیتی دارند. ساحت عقل و خردورزی، ساحت عرف، ساحت اخلاق، ساحت معنا، ساحت هنر و صور خیال، ساحت علم ورزی و ساحت فناوری از جمله این ساحت ها هستند. این هشت ساحت هر کدام مبانی و روش شناسی خود را دارد. هر کدام کابردهای خاص خود را دارند. میان این ساحات هشت گانه می تواند تعادل، تعامل و گفتگوهای سازنده صورت بگیرد که نشانه توسعه یک ذهن است. هر یک از این ساحت ها خطاهایی هم دارند. خطای ساخت علم ورزی، پوزیتویسم است. در ساحت فناوری، مخاطرات دانش هسته ای مطرح است. خطاهای ساحت دین ورزی هم تمام خواهی، عقل گریزی، خرافات و مناسک گرایی هستند. در ساحت دین استعدادی هست که می خواهد سلطه داشته باشد بر سایر ساحت ها. استعداد غلو مبالغه هم وجود دارد. مثلا در نهضت سید الشهدا(ع) از صفویه تا به الان غلوهای زیادی صورت گرفته است.

وی افزود: از جمله مغالطات، خلط محکمات و تشابهات است. من به این نتیجه رسیدم همه محکمات قرآنی به نوعی ارشاد به عقل است. دین کارش تعالی بخشیدن به چیزی است که عقل و اخلاق می گوید. دین در فضای درست خود نه جایگزین عقل است نه جایگزین اخلاق و نه ویرانگر آن ها. حکمرانی بعد از پیامبر به یک امر مقدس تبدیل شد در حالی که حکومت امر مقدس نیست و امر دین مشتبه شد و آیات قرآن در جهت حکومت تعدیل می شد. این جا نیاز به رسوخ علم بود. راسخون در علم، کسانی هستند که گزاره ها را سر جای درست قرار می دهند. بحرانی در معرفت دینی اتفاق افتاده بود که بهش کل اجتماعی هم به وجود آمده بود که در این بحران، معاویه می توانست اجماع سکوت ایجاد کند. این جا امام حسین(ع) یک عالم منتقد و یک عدالت خواه است. حسین(ع) یک ایدئولوگ نیست، یک رهبر هیجانی و پوپولیست هم نیست. او یک کنشگر شجاع، عالم و واقع گرا است. این روایت دراماتیک می تواند اجتماعات گرم ایجاد کرده و تولید آگاهی کند.

اخبار

اخبار صفحه نخست

تاریخ نگارش: ۱۴۰۴/۰۴/۱۵

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت و محتوای آن متعلق به خانه اندیشمندان علوم انسانی است.