نشست "بازگشت تحریم ها، چشم اندازها و بایسته های سیاستگذاری(چشم اندازها و بایسته های سیاستگذاری)" برگزار شد
نشست "بازگشت تحریم ها، چشم اندازها و بایسته های سیاستگذاری(چشم اندازها و بایسته های سیاستگذاری)" روز چهارشنبه ۱۶ مهر در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "بازگشت تحریم ها، چشم اندازها و بایسته های سیاستگذاری(چشم اندازها و بایسته های سیاستگذاری)" به همت گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴ در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.
در ابتدا، سید جلال دهقانی فیروزآبادی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، اظهار داشت: یک آسیب کلی سیاست خارجی ما، واقع گرایی تأخری است که در سه حوزه شناخت دیرهنگام واقعیت، تصمیم گیری و اقدام خودش را نشان می دهد. گاهی واقعیت را درک می کنیم اما تا از حالت تعلیق دربیاییم، فرصت را از دست می دهیم. چالش دیگر، فقدان اجماع داخلی در مورد توافق مطلوب و معقول است و مورد دیگر، سیاسی شدن موضوع هسته ای است.
وی افزود: این روزها سوال مطرح می شود که آیا اسنپ بک تاثیری رو اقتصاد ما دارد؟ مهم ترینش، آثار روانی روی اقتصاد است. هزینه مبادلات تجاری اقتصادی ما افزایش پیدا می کند. هزینه تولید کالا و واردات بالا می رود. صادرات نفت ما مشکل تر می شود، دور زدن تحریم ها سخت تر و مشتری ها درخواست تخفیف بیشتری خواهند کرد. روی صنایع موشکی و نظامی ما هم تاثیر می گذارد. ما نباید سیاست خارجی را نظامی کنیم ولی امنیت ملی در اولویت اول قرار می گیرد و توسعه محوری مقداری تضعیف می شود. نکته دیگر، تقویت نگاه به شرق است که به ایجابی و سلبی تقسیم می شود که من ایجابی آن را پیشنهاد می کنم. یکی از راهکارهای مهم، تبدیل گزینه تسلیم به توافق است اما چگونه؟ با تقویت تاب آوری ملی، تقویت توان دفاعی، دیپلماسی فعال و خلاق و جناح زدایی از سیاست خارجی.
او ادامه داد: یکی از مهم ترین عناصر قدرت ملی، روحیه ملی است. روحیه ملی دو تعریف دارد. یکی، میزان حمایت ملت از سیاست های دولت است که مثلا در جنگ ۱۲ روزه روحیه ملی ایران در بالاترین حد بود. تعریف دوم، میزان آمادگی افراد برای گذشتن از منافع فردی و حزبی برای منافع ملی است. منافع ملی بدون فهم دولت ملی معنا ندارد. ما دچار ضعف روحیه ملی در معنای دوم هستیم. اگر سیاست خارجی را در بازی جناحی قرار دهیم، احتمال به خطر افتادن موجودیت کشور وجود دارد. بازدارندگی دفاعی و نظامی حتما لازم است اما کافی نیست. ما باید دیپلماسی فعال، خلاق و مبتکر داشته باشیم. بهترین نوع سیاست خارجی، کنشمند است. نباید ما فقط کنش پذیر باشیم. باید سبد دیپلماسی مان را متنوع کنیم. تخصصی ترین حوزه مربوط به بقا و منافع ملی، حوزه سیاست خارجی است.
در ادامه، حشمت الله فلاحت پیشه، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، ابراز داشت: ما الان اینجا هستیم که راه حل جدی و درست حسابی ارائه بدهیم. اعتقادم بر این است تا وقتی که از شرایط منازعه خارج نشویم و مسئولان ما نپذیرند که منافع ما در شرایط منازعه نیست، نمی توانیم برای این شرایط تصمیم گیری درستی باشیم. منازعه چیزی بود که بر کشور ما تحمیل شد. متاسفانه جنگ اعراب و اسرائیل به جنگ ایران و اسرائیل تبدیل شد. بعد از کمپ دیوید، مسیر انحرافی شکل گرفت. اولین نمایندگی های اسرائیل که در کشورهای عربی و اسلامی صورت گرفت، نمایندگی های اقتصادی بود. الان هنوز یک سردرگمی در سیاست خارجی ایران مشاهده می کنیم. ایران که بزرگ ترین هزینه را در قبال فلسطین داد، در حاشیه ماند. در داخل کشور، به تدریج گروهی شکل گرفت که نانش در منازعه بود. کسانی که ضایعه بزرگی را در کرسنت بر کشور وارد کردند، هنوز جزء مسئولانی هستند که برای سیاست خارجی و امنیت ما تصمیم می گیرند در حالی که باید در دادگاه جوابگو باشند اما آن ها الان از تحریم ایران خوشحالند. لازم به ذکر است که بزرگ ترین ریزش نیروهای افراطی، بعد از جنگ ایران و اسرائیل شکل گرفت که امیدوارکننده است. بعضی از این آقایان هزینه دیپلماسی را بالا بردند. احیای برجام فدای شعارهای این جماعت شد.
وی افزود: عده ای ایدئولوژی شان، منازعه است. در هفت اکتبر، در گفتگو با خبرنگاران گفتم منازعه ای که شکل گرفته است، ربطی به ایران ندارد. در کشور ما متاسفانه بسیاری مقام و مناصب و پولشان را از منازعه دارند. این ها هیچ اعتقادی به حمایت از فلسطین ندارند. از کسانی که سابقه حفظ منازعه را دارند، آبی گرم نمی شود. عقلای این قوم باید جمع شوند و در راستای منافع ملی منازعه را کنار بگذارند.
او ادامه داد: سیاستمداری که کشورش دچار جنگ شود، رفوزه شده است بخصوص برای جنگی که قابل پیشگیری بود. منافع ملی مظلوم واقع شده ی ایران را باید نجات داد. ما بیش از حد خودمان را درگیر منازعاتی کردیم که ربطی به منافع ملی مان ندارد. بعضی ها همیشه نیازمند دشمن هستند. کسانی که کلید واژه ای جز دشمن ندارند نمی توانند منافع ملی را مد نظر قرار دهند. ترامپ سیاستش اکتیو رئالیسم است. تنها واقعیتی که نساختند، ملت ایران بود. ملت ایران پای خاکشان ایستادند. راه حل در درجه اول در داخل است. جنایاتی که در غزه اتفاق افتاد، بسیار فراتر از هولوکاست بوده است. اگر آمریکایی ها به این نتیجه برسند که این فشار شکاف بین ملت و دولت موثر نیفتاده است، دوباره به توافق و مذاکره تمایل پیدا می کنند.
در ادامه، سید رضا موسوی نیا، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، بیان داشت: اگر بخواهیم یک تحلیل واقع بینانه بعد از جنگ ۱۲ روز ارائه دهیم، بعد از جنگ جمهوری اسلامی تمایل داشت که یک توافق ولی نامتقارن را به سرانجام برساند اما دیگر آن طرف قضیه حاضر نبود که توافق کند. بعد از جنگ، اولویت آمریکا به جنگ ترکیبی تغییر پیدا کرد. جمهوری اسلامی هم در مدیریت جنگ ۱۲ روزه خیلی عاقلانه و عملگرایانه رفتار کرد و هم بعد از جنگ آماده بود که به سمت توافق برود. اما برای قبل از جنگ باید یک آسیب شناسی در سه مفهوم داشته باشیم.
وی افزود: مفهوم اول، عمل گرایی تعویقی است. پروفسور رمضانی می گوید که سیاست خارجی ایران عمل گرایانه است که باید با مفهوم تعویقی آن را توضیح داد. در بحران ها دیر تصمیم گرفته می شود. ساختارهایی وجود دارد که مانع از این می شود که تصمیم گیرندگان تصمیم گیری به موقع انجام دهند. بخشی از این ساختارها، ساختارهای معنایی است که خودش حصار ایجاد می کند. بخش دیگر، ساختارهای عینی و بخش دیگر، منافع است که خود این هم یک شبکه و ساختاری به وجود می آورد. بعد دیگر، فقدان نگرش راهبردی به روابط با قدرت های بزرگ است. بعد از برجام یک زمینه ای فراهم شده بود که ما به اروپایی ها امنیت دهیم و در مقابل، امتیاز تجاری بگیریم. موضوع سوم هم اولویت منافع فردی به منافع ملی است که یک مسئله و ضایعه بزرگ تاریخی است و تصمیمات سیاست زده می شود.