نشست "چیستی و چرایی آموزش صلح به کودکان و نوجوانان" برگزار شد
نشست "چیستی و چرایی آموزش صلح به کودکان و نوجوانان" روز سه شنبه ۲۲ مهر در بستر اسکای روم برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "چیستی و چرایی آموزش صلح به کودکان و نوجوانان" به همت گروه علوم تربیتی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری گروه صلح و کودک انجمن مطالعات صلح ایران، روز سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ در بستر اسکای روم برگزار شد. جواد رنجبر درخشیلر، نایب رئیس انجمن مطالعات صلح ایران، فرزانه فرشادی پژوهشگر جامعه شناسی و محمدعلی قائم پور، دانش آموخته جامعه شناسی فرهنگی سخنرانان این نشست بودند. مهتاب حاجی محمدی دبیری این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.
در ابتدا، جواد رنجبر درخشیلر، اظهار داشت: معمولا صلح را به صلح با خود، خدا، طبیعت، دیگری و... تقسیم می کنند اما این عملا باعث امتناع اندیشه در بحث صلح می شود. صلح با خود بیشتر یک امر پسینی است. ما از صلح درونی نمی توانیم آموزش صلح را شروع کنیم. صلح یک خصلت و مبتنی بر اراده انسان است. صلح، فراتر رفتن انسان از غریزه و عقل است. می شود صلح را به ذهینت و عینیت تقسیم کرد. آن چیزی که در ذهن ما اتفاق می افتد، من اسمش را صلح فهمی گذاشته ام یعنی ما بفهمیم و بیاموزیم که جنگ راه حل نیست و با خشونت هیچ مسئله ای حل نمی شود.
وی افزود: بشر امروز تا حد زیادی از خشونت عریان دور شده و صلح فهم شده است. اما در جوامع امروزی، خشونت به شکل پیچیده تری دارد شکل می گیرد که من نام آن را خشونت لطیف گذاشته ام. در این خشونت ها هیچ مجازاتی بر فرد اعمال نمی شود. صلح طلبی باید دامنه وسیعی داشته باشد. آموزش صلح ذهنی چندان کار سختی نیست. صلح فهمی اگر بدون تحول اخلاقی باشد، به نتیجه ای نخواهد رسید. باید به دنبال بدیل های اخلاقی جنگ در صلح فهمی باشیم. اما صلح عینی، صلح ساختاری است. باید تبعیض ها و ستم ها از بین برود تا جامعه آماده صلح شود. آموزش این نوع صلح سخت تر و پیچیده تر است. حل مسائل ساختاری اجتماع نیاز به اجماع، شجاعت و جسارت دارد.
در ادامه، فرزانه فرشادی، ابراز داشت: عنوان سخنرانی من، بررسی امکان صلح پایدار از طریق آموزش است. سوال این است که آموزش چه چیزی ما را به سمت صلح پایدار هدایت می کند؟ کانت، صلح را عدم جنگ می داند اما این تعریف مسائل دیگر مانند زیاده خواهی و ستیزه جویی را در نظر نمی گیرد. سازمان های بین المللی مفهوم صلح را از مفهوم کانتی می گیرند. اما ما در بحث صلح به زمینه توجه داریم و آن زمینه هم، عدالت طلبی است. انسان ها در عین حال که جمعی زندگی می کنند، باید عدالت طلبی در بین آن ها آموزش داده شود. وقتی صلح مبتنی بر عدالت باشد، هم پایدار می شود و هم تبدیل به یک راهبرد می شود اما وقتی صلح را بر اساس عدم خشونت تعریف سلبی می کنیم، صلح به تکنیک تبدیل می شود که ناپایدار است.
در ادامه، محمدعلی قائم پور، بیان داشت: ما شاهد هستیم که کشورهایی تحت هجوم کشورهای دیگری قرار می گیرند. خاورمیانه سرشار از این اتفاقات است. در این حالت، کشورهای درگیر جنگ با یک دوگانه صلح و جنگ روبرو می شوند. در این جا بحث صلح چه جایگاهی دارد؟ برای پاسخ به این سوال، انواع جنگ را به جنگ های داخلی و خارجی تقسیم می کنم. در جنگ داخلی(مثل جنگ های داخلی افغانستان)، باید به شدت صلح و شاخص های آن را پر رنگ کنیم چون بروز چنین جنگ هایی، ناشی از آموزش ندادن صلح است. اما در مورد جنگ های خارجی، نظام آموزشی کشورهای جنگ طلب و انجمن های صلح طلب می توانند با آموزش ها و برانگیختن افکار عمومی به صلح کمک کنند.