نشست «رونمایی کتاب روایت جواد؛ بازخوانی روایت سیدجوادطباطبایی از مسئله توسعه در ایران» برگزار شد
نشست «رونمایی کتاب روایت جواد؛ بازخوانی روایت سیدجوادطباطبایی از مسئله توسعه در ایران» روز دوشنبه ۱۹ آبان در کافه تاریخ برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست رونمایی از کتاب روایت جواد«بازخوانی روایت سید جواد طباطبایی از مسئله توسعه در ایران»، به همت پویش فکری توسعه و با همکاری گروه اقتصاد خانه اندیشمندان علوم انسانی، کتاب شرق و مرکز مطالعات خاورمیانه، روز دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ با حضور احمد بستانی و قدیر نصری از اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و عارف مسعودی نویسنده روایت، در کافه تاریخ برگزار شد.
در ابتدای نشست عارف مسعودی، نویسنده کتاب سخنان خود را با توضیحاتی درباره اثر آغاز کرد: بر اساس مجموعه آثار آقای طباطبائی که یک دورهبندی زمانی دارد و بسیار گسترده است تصمیم گرفتم روایات او را از مسئله توسعه بیشتر با نگاه فلسفی او به توسعه در نظر بگیرم.
مسعودی گفت: این کتاب یک روایت فلسفی از توسعه است و سعی کردیم در این کتاب به مبانی و بنیانهای فلسفی توسعه بپردازیم. کتاب به دو بخش کلی تقسیم شده است. در بخش اول، توسعه در شرایط امتناع هست که بیشتر شامل مباحث آقای دکتر طباطبائی در اواخر دهه ۶۰ هست که پروژه زوال را در برمیگیرد. مصاحبههای ایشان در این دوره به فراخور فضایی که درباره توسعه ایران در سالهای ۷۰ ایجاد شده در این بخش است. بخش دوم بیشتر استنادهای ما از آراء او در مورد توسعه در شرایط امکان است. این قسمت با توجه به بحثهایی از مباحث مشروطهخواهی در مورد توسعه که از اواخر دهه ۹۰ آغاز شده و به ایران شهر و تدوین نظریه عام برای ایران بزرگ فرهنگی است. در بخش انتهایی نیز بحث نهادهای مدافع آزادی به عنوان رکن اساسی توسعه آورده شده است.
وی همچنین اضافه کرد: در این کتاب به نوعی سعی شده بین دو بحث یا دو مرحله از آرا طباطبائی به نوعی یک پیوند منطقی را تبیین کنیم.
سخنران بعدی احمد بستانی به ذکر چند نکته درباره تالیف، اهمیت و چشمانداز پیش روی کتاب پرداخت: مرحوم طباطبایی یک نظریه پرداز توسعه به مفهومی که ما توسعه را میشناسیم نبوده و به رغم اینکه در دهه ۷۰ درباره راه توسعه و تجدد صحبتهایی دارد اما مشخصا توسعه مسئله اصلی او نبود.
وی با اشاره به اهمیت این اثر گفت: من این اثر را فراتر از صرفا نوشتهای درباره توسعه تلقی میکنم. این کار از این جهت مهم است که تقریبا اولین کتاب منسجم و نسبتا جامع درباره مرحوم طباطبائی است. ما هرگز کتابی را نداریم که یک نفر به طور مشخص تمام آثار را خوانده باشد و حرفه و شغلش نیز مربوط به این کار باشد و بتواند روایتی منسجم و سیستماتیک ارائه دهد.
او درباره منطق بحث طباطبائی گفت: خوانش آثار طباطبائی پیچیدگیهایی دارد. زیرا او هر کتاب را چندین بار ویرایش کرده و در ویرایشهای جدید تغییراتی داده است. ما که از دهه ۷۰ کارهای اورا دنبال میکنیم متوجه کم و زیاد شدن این مباحث هستیم. اما دوستانی که قصد مطالعه دارند دچار سردرگمی میشوند که ترتیب کتابها و مفاهیم چگونه است. اینجا هم بحث تاریخ نگارش و هم ویرایشهای متعدد است. فهم لحظهای او نیازمند مقدماتی است و انتظار نمیرود همه نخبگان و دانشجویان بتوانند تمام این آثار را بخوانند و یک نیاز عاجل وجود داشت که ما اثری داشته باشیم که آن را مبنای مطالعه آثار طباطبائی قرار دهیم. این کتاب هم ویژگی تحلیلی و هم ویژگی تاریخی دارد و اگر یکی از این موارد را در نظر نگیریم مطالعه ما از طباطبائی ناقص خواهد ماند.
بستانی گفت: ارزش استدلالهای طباطبائی لزوما وابسته به یک دوره تاریخی خاص نیست و فراتر از منطق یک موقعیت خاص است و به نظرم هرکار اصیل فکری این ویژگی را دارد.
بستانی گفت: ما باید دو کار را درمورد مرحوم طباطبائی انجام دهیم. اول معرفی شایسته آثار وی در قالب متونی مانند این اثر دکتر مسعودی و دوم نقد پروژه او. بزرگترین خدمت به هر متفکری نقد کردن آن است و این به معنی نشان دادن محدودیتهای او میباشد. به تعبیر هایدگر هر پروژهای یک منطق اکتشاف و پنهانسازی دارد. به نظر من نقد یک اندیشمند، بالفعل کردن امکاناتی است که به صورت بالقوه در او نهفته است.
او گفت: بحث مهم درباره طباطبائی این است که منظور ما از توسعه نه رشد و نه توسعه به مفهومی اقتصادی است درواقع او با نگاهی فلسفی به این مفهوم نگاه میکند. یعنی با الزامات دنیای جدید چکار کنیم. نگاه پسا توسعه نه یک مفهوم اقتصادی بلکه فراگیر است و می توان گفت ورودی به دنیای جدید است.
او در پایان سخنان خود گفت: مسئله تجدد برای مرحوم طباطبائی به هیچ وجه به معنای تقلید از الگوها و آموزهها از بستر غربی و آوردن به بستر ایرانی نبوده و پیچیدگی بحث وی در همین جاست. تجدد به هرحال باید مبنایی در سنت داشته باشد. اگر به نحو معناداری بخواهیم متجدد شویم این تجدد باید ریشه در سنت داشته باشد و به قول او این ریشه باید امر ملی باشد. مفهوم امر ملی یا ایده ایرانشهر برای او از این نظر اهمیت دارد که تا وقتی تکلیف ما با این موضوع مشخص نشود هرگونه الگوی توسعه که بخواهیم طراحی کنیم به احتمال زیاد موفق نخواهد بود.
تهیه گزارش: هستی احمدی